اربعين بدانها تشرف يافت و لطائف بسيار ديگرى كه در آيات ياد شده آمده است بايد تأمل به سزا شود و همچنين در رواياتى كه از اهل بيت عصمت در اين باب مأثور است، و ما به برخى از آنها درشرح عين 28 و 47 كتاب " سرح العيون في شرح العيون " اشارتى نموده ايم.
30) كلمه در ابطال تسلسل چند برهان اقامه كرده اند. در فصل چهارم مرحله ششم اسفار ده برهان در اين موضوع نقل شده است (ج 1 ط 1 ص 145 و 151)، نخستين آنها برهان وسط و طرف است كه صاحب اسفار آن را اسد براهين وصف فرموده است.
برهان وسط و طرف را ارسطو در مقاله اولى ما بعد الطبيعة بنام الف صغرى آورده است، و پس از وى فارابى آن را در آغاز رساله اثبات المفارقات نقل كرده است، و سپس شيخ رئيس آن را در تعليقات به عبارت موجز، و در فصل اول مقاله هشتم الهيات شفاء به تفصيل تقرير كرده است كه در اسفار عبارت شفا را در بيان برهان وسط و طرف حكايت كرده است. (ج 1 ط 1 ما بعد الطبيعة به تفسير ابن رشد ص 16.
و تعليقات ط 1 مصر ص 39. وشفاء ج 2 ط 1 رحلى ص 477) غرض عمده ما در اين كلمه اين است كه در ابطال تسلسل بايد دو اصل را در نظر داشت: يكى اين كه سلسله متسلسله موجودات بايد بالفعل كه ترتب على و معلولى است ملحوظ شوند كه علت با معلول است، نه سلسله تعاقبى زمانى كه موجودات امروزى متفرع بر ديروزيها هستند، و ديروزيها بر پريروزيها وهكذا كه در حقيقت اين نحو تسلسل تعاقبى زمانى آن ترتب على و معلولى نيست زيرا كه موجودات گذشته نسبت به موجودات بالفعل معداتند نه علل و اين قسم أعنى تسلسل تعاقبي زمانى از حريم بحث خارج است.
ارسطو - شرف الله نفسه در ابتداى برهان وسط و طرف بدين اصل اشاره فرموده است كه: " و من البين أن للاشياء ابتداء، و أن علل الاشياء الموجودة ليست