نداشته، و مانند اين است هر گاه بدهى قهرى پيدا كند مثل اين كه از روى خطا مال كسى را تلف كند و اگر داراى خود را صرف حج نمايد نتواند عوض او را به صاحبش بدهد. بلى تلف كردن عمدى وجوب حج را از بين نمىبرد بلكه حج بر مستقر خواهد بود، و لازم است حج را هر چند به سختى و گدائى باشد، بجا آورد.
اينها كه گفته شد فقط در مورد تلف زاد و راحله است و اما تلف مالى كه در بلد خود براى زندگى جا گذاشته كاشف از اين نيست كه از اول مستطيع نبوده، بلكه در اين صورت حجش كافى و بعد از آن حجى بر او نيست.
مسأله 43 - اگر انسان مالى داشته باشد كه به مقدار مصارف حج باشد، ولى عقيده اش اين بوده كه كافى نيست، يا غفلت داشته، يا غافل از وجوب حج بوده، غفلتى كه معذور بوده حج بر او واجب نيست، و اما اگر شك داشته يا غافل از وجوب حج باشد و منشأ غفلتش تقصير بوده، سپس دانست يا يادش آمد بعد از آن كه مالش تلف شده و متمكن از حج نشد ظاهر اين است كه حج بر ذمه وى