الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ١ - الصفحة ٣٨
از آن جامه يا زمين آن جزء ديگر متصل بان نجس نشود و اگر چه رطوبت مسريه در آن جامه يا زمين باشد بلكه نجاست مختص به محل ملاقى است و از اين قبيل است روغن و شيره غير روان اگر جزء مجاور نجس منفصل از آن جزء متنجس شود و باز متصل شود آن محل ملاقى نجس شود پس اتصال قبل الملاقات مسري و منجس نيست به خلاف اتصال بعد از آن و بنابر اين خربزه و خيار و امثال اين دو از چيزهائى كه در آن رطوبت مسريه مىباشد هر گاه ملاقات كند نجاست با جزئى از آن اجزاء ديگر از آن نجس نمىشود بلكه كفايت مىكند شستن همان محل ملاقى مگر آنكه بعد از ملاقات منفصل شود و باز متصل گردد (مسألة 1) هر گاه چيزي با نجس ملاقات كرد لكن معلوم نيست كه رطوبت در يكى از آن دو بوده يا نبوده يا آنكه معلوم است كه رطوبت داشته لكن معلوم نيست كه آن رطوبت مسريه بوده يا نه آن چيز ملاقى محكوم به نجاست نخواهد بود و اما اگر معلوم بوده كه در سابق رطوبت مسريه بوده لكن بقاء آن مشكوك باشد پس احوط اجتناب است و اگر چه حكم بعدم نجاست خالى از وجه نيست (مسألة 2) هر گاه مگسى كه بر روى نجاست تر نشسته بود خواست و بر جامه يا بدن شخص نشست حكم به نجاست انجامه و بدن نمىشود و اگر چه رطوبت مسريه در انها باشد به شرط آنكه معلوم نباشد بودن عين نجاست با آن مگس و مجرد نشستن بر نجاست مستلزم نجاست پاى او نمىشود چرا كه ممكن است پاى مگس از چيزهائى كه قبول نجاست نمىكند و بر فرض قبول هم زوال عين كافى است در طهارت حيوانات (مسألة 3) هر گاه فضله موش در روغن يا شيره غير روان بيوفتد كفايت مىكند در تطهير آنكه آن را با مقدارى از اطراف آن را بردارد و دور افكند و اجتناب از بقيه واجب نيست و هم چنين است هر گاه سگ بر روى گل راه رود پس حكم نمىشود به نجاست غير جاى پاى او مگر آنكه گل شل باشد و معيار در روان و غير روان آنست كه اگر چيزي از او بر گيرند همان وقت جاى آن پر شود و اصلا خالى نماند آن چيز روان است و اگر جاى او خالى بماند در حال برداشتن اگر چه بعد پر شود جامد است (مسألة 4) شخصى كه بدن او عرق كرده هر گاه نجاست به جزئى از بدن او برسد نجاست از آن موضع به ساير اجزاء بدن او سرايت نخواهد كرد مگر در صورتى كه عرق جارى باشد (مسألة 5) هر گاه در ته آفتابه سوراخى باشد وان آفتابه را پر از آب كرده و بر زمين نجس گذارند اگر ابى از آن سوراخ بيرون مىآيد در زير آفتابه نايستد بلكه جارى شود يا در زمين
(٣٨)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 ... » »»