الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ١ - الصفحة ٣٥
" دوازدهم " از نجاسات عرق شتر جلال بلكه مطلق حيوان جلال است بنابر احوط (مسألة 1) احوط اجتناب است از روباه و خرگوش و وزغ و عقرب و موش بلكه مطلق مسوخات و اگر چه اقوى طهارت جميع است (مسألة 2) هر چيزي كه شك شود در طهارت و نجاست آن محكوم به طهارت است خواه سبب شبهه احتمال آن باشد كه او از اعيان نجسه است يا احتمال تنجس او باشد با آنكه از اعيان طاهره باشد و بعضى گفته اند كه اصل در خون نجاست است يعنى اگر خونى ديد و شك كرد كه از قسم طاهر است يا از قسم نجس نجس است و اين قول ضعيف است بلى استثناء شده از آنچه كه ذكر شد رطوبتى كه بيرون مىآيد بعد از بول پيش از استبراء يا رطوبتى كه بيرون مىآيد بعد از خروج منى پيش از استبراء به بول چه آنكه اين دو رطوبت در حالى كه مشتبهه باشد محكوم به نجاست است (مسألة 3) اقوى طهارت غساله حمام است و اگر چه ظن به نجاست آن باشد لكن احوط اجتناب است از آن (مسألة 4) مستحب است پاشيدن آب اگر اراده كند كه نماز بخواند در معابد يهود و نصارى با شك در نجاست آن و اگر چه محكوم به طهارت است (مسألة 5) در جائى كه شك در طهارت و نجاست دارد واجب نيست فحص كردن بلكه بنا را بر طهارت گذارد هر گاه مسبوق به نجاست نبوده باشد اگر چه ممكن باشد حصول علم به حال پيدا كند در همان حال (فصل دوم) در بيان ثبوت نجاست است طريق ثابت شدن نجاست وتنجس شى علم وجدانى وبينه عادله است و در كفايت قول عدل واحد اشكال است و مراعات احتياط در آن ترك نشود و ثابت مىشود نيز بقول ذي اليد يعنى صاحب تصرف بواسطه ملكيت يا اجاره ياعارية يا امانت بلكه يغصب نيز و اعتباري نيست به مطلق مظنه و اگر چه ظن قوي باشد پس روغن و ماست و پنير يكه از دست صحرانشينان گرفته مىشود محكوم به طهارت است اگر چه مظنه به نجاست آن داشته باشد بلكه گفته مىشود كه رجحانى نيست در احتياط به اجتناب از آن بلكه گاهى شود كه احتياط به اجتناب از آن مكروه يا حرام شود اگر در معرض حصول وسواس باشد (مسألة 1) علم وسواسى در طهارت و نجاست اعتبار ندارد (مسألة 2) علم اجمالى مانند علم تفصيلى است پس اگر عالم شود به نجاست يكى از دو چيزي واجب است اجتناب از هر دو مگر آنكه يكى از آن دو محل ابتلاى او نباشد كه در اين صورت اجتناب از آن ديگري كه محل ابتلاء است واجب نيست (مسألة 3) معتبر نيست در بينه كه مظنه به صدق آن حاصل نمايد بلى معتبر است كه بينه ديگر با آن معارضه نكند (مسألة 4)
(٣٥)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 ... » »»