اجماع بر اشتراط ايجاب و قبول لفظى چه چيز است در جائى كه هبه معوضه نباشد و حال آنكه در صورت وجود لفظ هم افاده بيش از آنچه معاطات افاده مىكند، نمىكند -؟. و جواب آن اين است كه ثمره بنابر قول به عدم صحت معاطات، ظاهر مىشود. و همچنين در ايمان و نذور و امثال آن ثمره مىكند، پس هر گاه كسى نذر كند مثلا كه هبه به عمل آورد، بدون صيغه هبه به عمل نمىآيد و داخل عمومات هبه كه در اخبار وارد است نمىشود، تا متفرع شود بر آن لزوم و عدم لزوم در اجنبى وذى رحم و غير آن از مواضعى كه احكام هبه در آن مختلف مىشود.
و از آنچه گفتيم فرق ما بين هبه و هديه ظاهر شد. و معلوم شد كه هبه اعم مطلق است از هديه. و همچنين هيه اعم مطلق است از صدقه. و صدقه همان هبه است به شرط قصد تقرب. و در كتاب وقف همين مجموعه فرق ما بين زكات و صدقه مذكور شد. (1) و در صدقه هم لازم است ايجاب و قبول لفظى، و ظاهرا خلافى در آن نيست. و چون صدقه داخل هبه معوضه محسوب مىشود كه از عقود لازمه است، (2) اشتراط صيغه در آن اظهر است. (3) و كلام در معاطات آن نظير آن است كه در هبه گفتيم. پس هر گاه صيغه با فقير خوانده نشود جايز است رجوع مادامى كه عين بر حال خود باقى است. (4) و در اشتراط اقباض و ساير شروط مثل هبه است.