34: سوال: هر گاه رودخانه [اى] بوده باشد - و نه درياچه ده - از قديم الايام قرار داد آن را به اين نوع نمودهاند كه هر يك از قراى مذكوره بندى بستهاند كه سد آب و حد ايشان بوده. (1) و بندهاى مذكوره فوق و تحت يكديگر واقع شدهاند. و فاصله كلى از بندى تا بند ديگر باشد كه ريزش بند اول از ثانى، و ثانى از ثالث و هم چنين تا آخر.
و هر يك از بند خود نهرى منشق و زراعت مىنمايند. از آن تاريخ تا به حال به همين استمرار قرار داد كه پشت در پشت بنا و بنياد آن شده بود معمول، و تغيير و تبديلى در حدود مشخصه سابقه تا اين اوقات اتفاق نيفتاده بود كه احدى از حد معينه تجاوز كرده باشد. الحال نظر به تنگابى، اهل يك مزرعه دست از استمرار آباء و اجداد برداشته بندى كه سد ايشان بوده آن بند را موقوف و وا گذاشته، [و] به فاصله كلى از بند خود كه محل و مجراى آب و بند آخر است مىخواهد احداث قناتى كرده باشد. كه هر گاه اين قنات كنده شود آب مزرعه آخرى بالمره خشك مىشود، و اهل آن مزرعه متضرر مىشوند. آيا مىرسد كه اين احداث را كرده و ضرر به مسلمان برسد يا نه؟ -؟.
جواب: طريقه مستمره را نمىتوانند بر هم زد. و حفر قنات يا امرى كه باعث نقص قريه پائين تر مىشود جايز نيست. (2) 35: سوال: شخصى حصارى داشته مشتمل بر دو دست عمارت يكى بيرونى و ديگرى اندرونى. و اندرونى دو ثلث مجموع است و بيرونى يك ثلث. و از براى آن حصار كوچه [اى] هست كه معبر آن دو عمارت است. و دروازه در اول منصوب است. (3) و قدرى از آن كوچه مختص عبور عمارت اندرونى است كه در آن آخر كوچه است. (4) و باقى آن مشاع است در عبور هر دو عمارت، و صاحب عمارت، اولى بيرونى را به شخصى هبه