تجديد هر يك از اجزاى مطهر و اجزاى عضو هم نفعى ندارد به سبب آنكه جزو آخر مطهر كه تطهير جزو آخر عضو را مىكند باز مادامى كه از آن جزو آخر جدا نشود پاك نمىشود.
با وجود آن كه فرض در صورتى تحقق مىپذيرد (بر فرض امكان) كه عضو را سراشيب بگيرى و قطره را از بالا جارى كنى، اما در صورتى كه عضو را مستوى بگيرى و قطره را در ميان آن بريزى كه به همه طرف جارى شود و از يك طرف كج كنى كه جدا شود باز همان محذور لازم مىآيد، يعنى نجس شدن مطهر و مطهر شدن نجس وعدم انفصال غساله.
و به هر حال در صورتى كه معلوم باشد كه آن قطره معلق، تمام مطهر است يا جزء مطهر، است تا جدا نشود پاك نمىشود. و هم چنين در صورتى كه شك داشته باشد. اما در صورتى كه علم حاصل شده است كه قبل از آن قطره، به قدر تطهير و استيلاء تمام عضو، آب جارى شده و جدا شده، الحال اين قطره معلق و تتمه آنچه در عضو مانده تمام پاك است.
و از آنچه گفتيم حكم تطهير ثوب كه جدا شدن غساله آن محتاج به عصر است معلوم مىشود كه مادامى كه نفس مطهر به سبب عصر از ثوب جدا نشده بر نجاست خود باقى است و بعد جدا شدن به عصر پاك مىشود و آن بقيه كه بعد از عصر متعارف به جا مىماند معفو است به جهت نفى عسر و حرج و اجماع. چنان كه (بقيه رطوبتى كه در موضع آن قطره در صورت تطهير) در عضو بدن معفو است.
33 - سؤال: آيا ظاهر دماغ يا دهن را بعد از ازاله عين نجاست، تطهير ممكن است بعد از اين كه آب را در مشت كند چند دفعه آن موضع نجس را در آن آب مشت فرو برد (و همچنين باطن دهن را هر گاه چيزى در رخنه دندان باشد) يا آن كه لابد است از اجراى آب در آن مواضع؟ -؟
جواب: اظهر اين است كه كافى است كه به قدر احتياج (بعد از ازاله عين) در آب مشت فرو برد، يعنى با ملاحظه دفعات به سبب تفاوت نجاسات و بهتر آن است كه آب را به اعانت كف دست، مماس موضع كند و آب را بر آن جارى كند و غساله را جدا كند و بهتر از آن، اين است كه آب را به عنوان صب بر آن وارد كند و بريزد، مثل آن كه از ظرف مىريزد. و