مسلمين عدم رضاى به آن نباشد، ظاهر اين است كه جايز باشد در غسل جنابت. و چون مكث در اين مساجد از براى جنب حرام است و همچنين ازاله نجاست كه منشأ تنجس مسجد شود بر فرض جواز آن، غالبا در صورتى مىشود كه در بيرون ازاله نجاست كرده باشد و به عنوان عبور و مرور از بيرون بدون درنگى برود و بدون درنگ در حوض بيفتد، هر چند در آن فرو رفتن در آب هم اشكال هست هرگاه صادق آيد بر آن كه درنگ است و عبور نيست. و به هر حال البته ترك آن اولى و احوط است و اظهر صحت غسل است، هر چند خالى از اشكال نيست، خصوصا در صورت ازاله نجاست كه به سبب مظنه كراهت مسلمين و تضرر ايشان مظنه غصب هست كه منشأ بطلان مىشود.
و اما حوض بيرون مسجد در آن اين قدر اشكال نيست.
و آب حوض مسجد را برداشتن و بردن صورتى ندارد هرگاه آن آبى است كه واقف از براى حوض قرار داده، بلى هر گاه آب را ديگرى از خارج بياورد و در حوض كند و از حال او معلوم باشد كه راضى است به اين معنى باكى نيست و آب از چاه وقف مسجد بردن از براى شرب و توضى و غسل ظاهرا جايز است مگر با حصول ضرر و كراهت مسلمين از اين معنى و اما براى گل كارى و غير آن جايز نيست.
18 - سؤال: هر گاه ناخن دست و پا بلند شده باشد به نوعى كه چرك سياه در تحت آنها به هم رسد و آن چرك نمايان باشد منشأ بطلان وضو و غسل مىشود يا نه؟
جواب: هر گاه چرك ظاهر را گرفته و مانع از وصول آب است صحيح نيست و هرگاه در زير ناخن است كه از بواطن محسوب است صحيح است.
19 - سؤال: آبى كه از جايى عبور نمود و بعد از قطع آب مكان گودى كه در آنجا ممر بود قدرى آب در آنجا مانده است و باز آب به آنجا مىآمده است، لكن بسيار قليل كه بعد از دقت، مفهوم مىشده است كه مىآيد و از تحت آن معلوم نبوده است بيرون رفتن آن و كسى در آن غسل كرده و بعد از فراغ در ميان آب فضله ديده است كه جعل (1) به آنجا