سيرى در الغدير (فارسي) - محمد أميني نجفى - الصفحة ١١٣
ابن عربى مالكى كه يكى از ائمه فرقه مالكيه است مىگويد: " در عقد بيعت با امام، لازم نيست كه همه مردم حضور داشته باشند، بلكه براى بيعت با امام، حضور دو يا يك تن كافى است ". (33) قرطبى (مفسر معروف) مىگويد: " اگر يك تن از اهل حل و عقد، عقد بيعت امامت را ببندد، آن عقد امامت ثابت مىباشد و بر ديگران لازم است كه صحت آن امامت را بپذيرند. اين گفته ما با نظر برخى از مردم سازگار نيست، بدين جهت كه آنان مىگويند:
پيمان امامت، فقط هنگامى منعقد مىشود كه جماعتى از اهل حل و عقد با امام بيعت كنند، و حال آن كه اين قول درست نيست و نظر صحيح همان است كه ما گفتيم (يعنى امامت با بيعت يك نفر ثابت مىشود). دليل ما اين است كه: عمر به تنهايى با ابو بكر عقد بيعت بست و هيچ يك از اصحاب پيامبر و هيچ يك از اصحاب پيامبر هم اين كار او را ناپسند نشمرد... ". (34) لازم به تذكر است كه تمامى انصار به جز دو نفر و بسيارى از مهاجرين و همه بنىهاشم و نيز زبير و عمار و مقداد و ابوذر وسلمان از بيعت با ابو بكر خوددارى كردند و وى را شايسته مقام امامت ندانستند. به هر حال شايسته يك نفر مفسر قرآن (نظير قرطبى) نيست كه چنين دروغ فاحشى را به صحابه پيامبر نسبت بدهد.
اوصاف امام از نظر عامه طبيعتا هر انسان عاقلى اين را مىپذيرد كه خليفه و امام حداقل بايد فردى عالم و عادل باشد. راويان كذاب براى تثبيت خلافت ستمگران و جاهلان، احاديثى به پيامبر (ص) نسبت داده‌اند كه نمونه‌هائى از آن را ذيلا مىخوانيم:
(1) پيامبر به حذيفه مىفرمايد: "... پس از من امامانى خواهند آمد كه به هدايت من هدايت نشوند و به سنت من عمل ننمايند، مردانى در ميان آنها خواهد آمد كه قلبهايشان چون قلب شيطان در بدن آدمى است. حذيفه گفت: اى رسول خدا، اگر من (زمان) آنها را درك نمودم چه كنم؟ پيامبر در پاسخ فرمود:... تسمع وتطيع للأمير وإن ضرب ظهرك واخذ مالك فاسمع واطع = سخحن امير را بشنو و اطاعت كن، حتى اگر امير (33) شرح صحيح ترمذى (تأليف ابن عربى) 13 / 229.
(34) تفسير قرطبى 1 / 230 ط اول [= ج 1 / 269 ط سوم، 1354 ه‍ ق]. (*)
(١١٣)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 ... » »»