نبايد دفن شود ". (5) جملات تهديد آميز در فضاى مدينه مىپيچيد و قطرات اشك را بر رخساره عزاداران رسول خدا (ص) مىخشكاند. تهديد كنندگان بى اعتنا به گفتههاى خويش مىرفتند تا در گوشه ديگرى از شهر جمع شوند. آنان در انديشه تعيين خليفهاى براى مسلمانان بودند! گويى با اين كار خود مىخواستند خانواده سوگوار پيامبر را به باد تمسخر گيرند. عموى پيامبر (عباس) پى در پى از آنان در خواست مىكرد كه پيامبر را دفن كنند. (6) ولى در آن هياهو ديگر كسى صداى امثال او را نمىشنيد. سقيفه در ميان فحاشىها و نعرههاى صحابه غرق شده بود. (7) عده اى از انصار مىگفتند: " يك امير از ما و يك امير از قريش ". (8) عمر با دهان كف كرده (9) - پرخاشگرانه - سخنى ديگر مىگفت. او وابو عبيده مردم را به بيعت با ابو بكر فرا مىخواندند. (10) ابو بكر به مخالفين خود مىگفت: " امارت با ما، وزارت با شما ". (11) از هر گوشه اى صدائى بلند بود. يكى ابو بكر را تهديد مىكرد و مىگفت: " به خدا قسم تيرهايم را به سوى شما هدف خواهم رفت و نيزهام را از خونتان رنگين خواهم نمود ". (12) * (هامش) * (5) تاريخ ابى الفدا ج 1 / 152.
(6) طبقات ابن سعد ج 2 / قسمت دوم / 53، تاريخ الخميس ج 2 / 185، انساب الاشراف ج 1 / 567.
7 - مسند احمد بن حنبل ج 1 / 56، السيرة الحلبيه ج 3 / 396، تاريخ الخميس ج 2 / 186، 187، الرياض النضره ج 1 / 211.
(8) تاريخ طبرى ج 3 / 199، مسند احمد بن حنبل ج 1 / 56، طبقات ابن سعد ج 2 / قسمت دوم (55)، انساب الاشراف ج 1 / 580، تاريخ ابن خلدون ج 2 / قسمت دوم / 63، 64، الرياض النضره ج 1 / 211، 212، الامامة والسياسه ج 1 / 71، العقد الفريد ج 2 / 252، السيرة الحلبيه ج 3 / 396، تاريخ الخميس ج 2 / 186، 187، 222، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 2 / 16 ط قديم [= ج 6 / 39 ط جديد].
(9) طبقات ابن سعد ج 2 / قسمت دوم / 53، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 1 / 133 ط قديم [= ج 2 / 51 ط جديد]. تاريخ الخميس ج 2 / 185.
(10) تاريخ طبرى ج 3 / 198، 199، مسند احمد بن حنبل ج 1 / 56، السيرة الحلبيه ج 3 / 395، تاريخ الخميس ج 2 / 187، الصواعق المحرقه ص 7.
(11) انساب الاشراف ج 1 / 580، 582، 584، الامامة والسياسه ج 1 / 7، تاريخ ابن خلدون ج 2 / قسمت دوم / 64، الرياض النضره ج 1 / 212، 214، العقد الفريد ج 2 / 252، السيرة الحلبيه ج 3 / 395، تاريخ الخميس ج 2 / 187، 222. (*)