سيرى در الغدير (فارسي) - محمد أميني نجفى - الصفحة ١١٨
شرابخوارى نيز از ملكات بارز اولين خليفه است. فاكهى در كتاب " تاريخ مكه " روايت مسندى را از ابو القموص با عبارت زير نقل مىكند:
" يكبار ابو بكر - در زمان جاهليت - شراب خورد و اين شعر را خواند:
تحيى أم بكر بالسلام * وهل لى بعد قومك من سلام؟
(الى آخر - اى مادر بكر! درودى توأم با صلح و آرامش بر تو باد. آيا (مىپندارى) پس از (كشته شدن) بستگان تو براى من آسايشى مانده است؟
زمانى كه اين خبر به گوش پيامبر (ص)، حضرت در حالى كه جامه‌اش به زمين كشيده مىشد نزد ابو بكر رفت و او را با عمر يافت. پيامبر (ص) با چهره برافروخته و سرخ شده به ابو بكر نگاه كردند. ابو بكر گفت: از غضب رسول خدا به خداوند پناه مىبريم ". (53) روايت فوق به قدر ناشيانه تحريف شده است كه هر كس آن را بخواند، به راحتى مىتواند موارد تحريف را در آن تشخيص دهد. در اين روايت ابو بكر پيامبر (ص) را با عنوان " رسول خدا " مورد خطاب قرار مىدهد، چطور ممكن است كه اين واقعه در زمان جاهليت اتفاق افتاده باشد. ثانيا فاكهى از نقل بقيه شعر خوددارى نموده است. در اين شعر ابو بكر براى مشركينى كه در جنگ بدر كشته شده‌اند مرثيه سرائى كرده است. بقيه اين شعر در تفسير طبرى بدين گونه آمده است:
... ذرينى اصطبح بكر أفانى * رايت الموت نقب عن هشام وود بنو المغيرة لوفدوه * بألف من رجال او سوام كأنى بالطوى طوى بدر * من الشيزى تكلل بالسنام كأنى بالطوى طوى بدر * من الفتيان والحلل الكرام - مرا فرصتى ده تا بامدادان را با " بكر " بسر آورم، چرا كه ديدم مرگ به تعقيب هشام برخاست (و او را از چنگ ما در ربود).
- فرزندان مغيره (و بستگان او) آرزو مىكردند كه اى كاش مىشد با دادن هزاران نفر از * (هامش) * (52) كشف الغمه ج 2 / 188.
(53) الاصابه ج 4 / 22. (*)
(١١٨)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 ... » »»