دستور داد تا دستها و پاهايشان را قطع كردند و با ميخ هاى داغ چشمهايشان را بيرون آوردند، آنها زبان بر روى زمين مىماليدند تا مردند " (1).
مقدارى تأمل در اين روايتها مىرساند كه اينها از ساخته هاى " امويان " و پيروان آنهاست تا حكامى را كه از قتل بى گناهان و مثله كردن آنها به بدترين شكل به صرف تهمت و حدس و گمان كوتاهى نمىكنند تبرئه نمايند (2)، خصوصا در نسبت دادن احاديثى كه دلالت بر زياده روى آن حضرت در امور جنسى و بى بند وبارى و لهو و لعب دارند.
اما از امام على (عليه السلام) بشنويد كه درباره پيامبر (صلى الله عليه وآله) مىفرمايد:
- " تا اينكه كرامت خداوند سبحان به محمد (صلى الله عليه وآله) رسيد، او را از بهترين جايگاه ها و عزيزترين ريشه ها بيرون آورد، عترت او بهترين عترت و خانواده اش بهترين خانواده و شجره اش بهترين شجره است، كه در حرم الهى رشد كرد و كريمانه بالا آمد، اين درخت شاخه هائى طولانى و ميوه هائى بس ناياب دارد.
او امام اهل تقوا و چشم بيناى هدايت يافتگان است، چراغى است كه روشنى اش مىدرخشد و ستاره اى است كه نورش