اكنون به بررسى سند اين روايت مى پردازيم و سخن را از " محمد بن اسحاق " شروع مى كنم كه در اين تصحيح، طريق او نام برده شده است.
" الدار قطني " درباره ء او مىنويسد:
اختلف الائمة فيه وليس بحجة أنما يعتبر به، (1) ائمه درباره ء او اختلاف كرده اند و حجت نيست. فقط اعتبارى به او مى شود.
همچنين به نقلهاى متعدد تضعيف " محمد بن اسحاق " از " احمد بن حنبل " نقل شده است:
" ابو داود " مى گويد:
وسمعت احمد ذكر محمد بن اسحاق، فقال: كان رجلا يشتهى الحديث، فيأخذ كتب الناس فيضعها في كتبه، (2) از " احمد بن حنبل " درباره " محمد بن اسحاق " شنيدم كه گفت: او مردى بود كه هواى حديث داشت. پس كتابهاى روات را مى گرفت و آنها را در كتابهاى خودش قرار مى داد.
و همچنين " المروزى " مى گويد:
قال احمد بن حنبل: كان ابن اسحاق يدلس... و... قدم ابن اسحاق بغداد، فكان لايبالى عمن يحكى، عن الكلبى وغيره، (3) و " احمد بن حنبل " گفت: " محمد بن اسحاق " تدليس مى كرد و وقتى وارد بغداد شد، پروا نداشت از چه كسى نقل حديث كند، از كلبى يا غير او.