تشيع در تسنن (فارسي) - السيد محمد رضا مدرسي - الصفحة ٢٠٨
هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و سلم امر كرد تا ناقوس بسازند تا براى جمع كردن مردم براى نماز به صدا درآورند، در خواب مردى را ديدم كه دورم مى چرخيد وناقوسى در دستش حمل مى كرد. به او گفتم: اى بنده ء خدا! آيا اين ناقوس را مى فروشى؟ گفت: براى چه مى خواهى؟ گفتم: تا مردم را براى نماز فراخوانيم. گفت: آيا مى خواهى تو را به چيزى كه بهتر از ناقوس باشد راهنمايى كنم؟ گفتم: بله! گفت:
چنين مى گويى:
الله اكبر، الله اكبر، الله اكبر، الله اكبر، اشهد ان لا إله الا الله، اشهد ان لا إله الا الله، اشهد ان محمدا رسول الله، اشهد أن محمدا رسول الله، حى على الصلاة، حى على الصلاة، حى على الفلاح، حى على الفلاح، الله اكبر، الله اكبر، لا إله الا الله.
قال: ثم استأخر عنى غير بعيد ثم قال: وتقول اذا أقمت الصلاة، سپس اندكى از من فاصله گرفت و گفت: هنگامى كه نماز را برپا مى دارى، چنين اقامه بگو:
الله اكبر، الله اكبر، اشهد أن لا إله الا الله، اشهد أن محمدا رسول الله، حى على الصلاة، حى على الفلاح، قد قامت الصلاة، قد قامت الصلاة، الله اكبر، الله اكبر، لا إله الا الله.
فلما أصبحت أتيت رسول الله صلى الله عليه و سلم فأخبرته بما رأيت، هنگامى كه صبح كردم، نزد رسول خدا صلى الله عليه و سلم رفتم و او را به آنچه كه ديده بودم، آگاه كردم.
(٢٠٨)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 ... » »»