را اخراج كنند، با آنكه آنان جنگ را آغاز نمودند، آيا از آنان هراس دارد در حالى كه خدا سزاوار است كه از او بهراسيد، اگر مؤمنيد.
آگاه باشيد مى بينم كه به تن آسائى جاودانه دل داده، و كسى را كه سزاوار زمامدارى بود را دور ساخته ايد، با راحت طلبى خلوت كرده، و از تنگناى زندگى به فراخناى آن رسيده ايد، در اثر آن آنچه را حفظ كرده بوديد را از دهان بيرون ريختيد، و آنچه را فرو برده بوديد را باز گرداندند، پس بدانيد اگر شما و هر كه در زمين است كافر شويد، خداى بزرگ از همگان بى نياز و ستوده است.
آگاه باشيد آنچه گفتم با شناخت كاملم بود، به سستى پديد آمده در اخلاق شما، و بى وفائى و نيرنگ ايجاد شده در قلوب شما، و ليكن اينها جوشش دل اندوهگين، و بيرون ريختن خشم و غضب است، و آنچه قابل تحملم نيست، و جوشش سينه ام و بيان دليل و برهان، پس خلافت را بگيريد، ولى بدانيد كه پشت اين شتر خلافت زخم است، و پاى آن سوراخ و تاول دار، عار و ننگش باقى و نشان از غضب خدا و ننگ ابدى دارد، و به آتش شعله ور خدا كه بر قلبها احاطه مى يابد متصل است.
آنچه مى كنيد در برابر چشم بيناى خداوند قرار داشته، و آنان كه ستم كردند به زودى مى دانند كه به كدام بازگشتگاهى باز خواهند گشت، و من دختر كسى هستم كه شما را از عذاب دردناك الهى كه در پيش داريد خبر داد، پس هرچه خواهيد بكنيد و ما هم كار خود را مى كنيم، وشما منتظر بمانيد و ما هم در انتظار بسر مى بريم.
آنگاه أبو بكر پاسخ داد: