ج - كلمه " نقض " را كه نام تعيينى كتاب بر حسب وضع مصنف بوده است در ميان اسم اين دو كتاب آورده اند، تا هم دلالت بر اين كند.
كه كتاب اول اساس، كتاب دوم را ريشه كن و خراب و نابود و ويران مىكند، چنان كه معنى لغوى " نقض " همان است و هم ايماء و اشاره بنام اصلى كتاب كه مصنف اختيار كرده بوده است باشد.
4 - اينكه كتاب " البراهين في امامة امير المؤمنين " اگر چه از نامش به نظر مىآيد كه بايد فقط مشتمل بر ذكر دلائل امامت آن حضرت باشد، لكن از اين عبارت كه مصنف در كتاب نقض (صفحه 459) گفته و مشتمل بر تاريخ تصنيف آن نيز مىباشد.
و ما اسامى و القاب همه خلفاء و عدد ايشان را در كتاب " البراهين في امامة امير المؤمنين " بيان كرده ايم بتاريخ سنه سبع وثلاثين و خمس مائة، بر مىآيد كه تا حدى اعم بوده است.
و نيز در اواخر كتاب " نقض " گفته است (صفحه 731) و چون كتاب (يعنى كتاب نقض) نه در امامت است آنچه در مواضع برفت از اين معنى كفايت است و در كتاب البراهين في امامة امير المؤمنين (ع) بيان آيه و وجه خبر و دلالت بر امامت مشبع گفته ايم.
از اين عبارت به خوبى معلوم مىشود كه كتاب " نقض " مربوط به همه شئون مذهبى شيعه اثنى عشريه است، نه تنها به موضوع امامت پس آنچه كه صاحب " رياض العلماء " ضمن ترجمه مؤلف در معرفى آن كتاب گفته:
ثم ان كتابه المذكور كتاب لطيف في الامامة، مبنى بر قلت تتبع بوده است.
و همچنين است آنچه صاحب " روضات الجنات " در ترجمه حال عالم بزرگ أبو عبد الله جعفر دوريستى گفته (ص 664 چاپ اول) وفى كتاب " مثالب النواصب " الذى كتبه الشيخ العالم العارف