كشاف الفهارس - السيد محمد باقر حجتى - الصفحة ١٣٢
اينكه خود نيز شخصا به اداء اين وظيفه يعنى تعليم قرآن كريم به ديگران قيام مى كرد.
بخارى با اسناد خود از ابى اسحاق، از براء آورده است كه مى گفت: (از اصحاب نبى اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) اولين كسانى كه بر ما در مدينه وارد شدند مصعب بن عمير و [عبد الله] ابن ام مكتوم بودند كه قرآن كريم را به ما تعليم مى دادند، آنگاه عمار وبلال آمدند. ووقتي رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) مكه را فتح كرد معاذ بن جبل را براى تعليم قرآن در آنجا واگذاشت واو را به اداء اين وظيفه مأمور ساخت، وهر كسى كه از مكه به مدينه مهاجرت مى كرد آنحضرت أو را به يكى از حافظان قرآن مى سپرد تا آنرا به وى تعليم دهد) (1).
طى جريان مربوط به ورود مصعب بن عمير بر مدينه آمده است: (وى در دارالقراء فرود آمد) (2). اشاره ء به (دارالقراء) در مدينه - باچنين نام وعنوان - بيانگر آن است كه در جامعه ء اسلامي آن روز قراء داراى امتيازى بودند، ونيز نشان مى دهد كه مسلمين آن دوره، مركزي شبيه به مدرسه ويا مؤسسه أي را براى تعليم قرائت بنياد كردند، اگر چه تصور مى رود اين نامگذارى پس از اشتهار اقراء ومعلمين قرائت در مدينه پديد آمده باشد، نه آنكه به محض ورود پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) چنين مؤسسه أي با اين نام بنياد شده باشد.
قبل از آنكه در مدينه، مركزي به عنوان (دارالقراء) پديد آيد مصعب بن عمير به (مقرئ) نامبردار بود.
حافظ ابن الجزرى مى گويد: أو، يعنى مصعب بن عمير اولين كسى است كه به (مقرئ) نامبردار شد، همانگاه كه نبى اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) در عقبه ء اولى وى را - براى تعليم قرآن كريم به اوس وخزرج - به مدينه گسيل داشت. (3) در داستان اسلام عمر آمده است: (خباب بن ارت براى تعليم قرآن كريم به فاطمه دختر عمربن الخطاب، نزد أو شد آمد داشت. (4) مرحله ء چهارم مرحله ء چهارم با پديدآمدن گروهى به ثمر رسيد كه تلاوت قرآن كريم وتدريس آيات وسور آن را به عهده گرفته واين كار به صورت اشتغالات عمده ء زندگانى آنها درآمد، اينان به (قرا) موسوم بودند. تصور مى كنيم كه بايد اين مرحله را آغاز پيدايش اصطلاحات قراء وقرائت بدانيم، مرحله أي كه دورنمائى از گستره ء انتشار قرائت را - از آنزمان كه پديد آمد - براى ما ترسيم مى كند واز تحول آن به صورت يك پديده ء دينى يعنى (تلاوت) بازگو مى كند، البته با توجه به اين نكته كه دراين مرحله نيز به آموزش قرآن براى حفظ، وآنگاه براى تلاوت، اهتمام وعنايتي از سوى مسلمين مبذول مى گشت.
در كتاب المغازى واقدى آمده است:
(در ميان انصار، هفتاد نفر مرد جوان ديده مى شدند كه موسوم به (قراء) بودند، وبه هنگام درآمدن شب به ناحيه ء مدينه مى آمدند وبه تعليم قرائت مى پرداختند واقامه ء نماز مى كردند) (5).
اينان همان كسانى بودند كه در جنگ (بئرمعونه) به شهادت رسيدند، جنگى كه در ماه صفر در پايان سى وششمين ماه هجرت نبى اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) اتفاق افتاده بود.
درطبقات ذهبي آمده است: (ايوب مى گفت: از ابى قلابه ء، شنيدم از ابى المهلب، نقل مى كرد كه وى مى گفت:
ابى بن كعب، قرآن را درمدت هشت روز ختم مى كرد. اسناد اين روايت صحيح مى باشد) (6).
از جمله شواهدي كه رواج اين نامگذارى را به عنوان يك اصطلاح ويا چيزى شبيه به اصطلاح تأييد مى كند.
(هامش) 1. تاريخ القرآن: زنجاني، ص 35، ط سوم. 2. فجر الاسلام، ص 142. 3. غاية النهاية 2 / 299.
4. سيرة النبي 1 / 366 (محيى الدين). 5. المغازى 2 / 347، ط مطبعه ء دانشگاه اكسفورد. 6. معرفة القراء 1 / 33.
(١٣٢)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 ... » »»