3) أبو عبد الله حسين بن ابى الحسن على.
وى پس از پدرش أبو الحسن على و برادر كهترش أبو جعفر محمد معروف ترين رجال اين خانواده است و چنان كه پيش از اين اشاره رفت همه كسانى كه از اين پس در تاريخ ذكر شان مانده از اعقاب او بوده اند و چون همه آنها در قم مىزيسته اند چنان مىنمايد كه وى نيز ساكن قم بوده و از آن شهر بيرون نرفته است و گويند وى نيز مانند برادرش أبو جعفر محمد صدوق به دعاى امام عصر به جهان آمده است و حافظه بسيار سرشارى داشته چنان كه او و برادرش صدوق را در حفظ مثل مىزده اند و چون حديث بسيار روايت كرده اند برخى از علماى شيعه در توثيق اين دو برابر شك كرده اند ولى چنان كه درباره برادرش صدوق خواهد آمد بيشتر دانشمندان هر دو برادر را موثق مىدانند و وى بيشتر از پدر و برادرش روايت كرده و با صاحب بن عباد و زير معروف روابط داشته و كتابى براى او نوشته است (1) و سيد مرتضى از او و تلعكبرى روايت كرده است. أبو عبد الله حسين بن على را نيز كتابهايى چند بوده است از آن جمله: كتاب التوحيد و نفى التشبيه، كتاب الرد على الواقفية، كتاب عمله للصاحب ابى القاسم بن عباد. وى پسرى داشته است بنام ثقة الدين حسن كه پنج پسر داشته و بازماندگان اين خاندان همه از اعقاب او بوده اند. مؤلف تاريخ قم دوجا (2) از او روايت كرده منتهى در يك جا نام او به خطا " حسن " چاپ شده است.
4) أبو جعفر محمد بن ابى الحسن على ملقب به صدوق. وى بزرگترين و معروف ترين مرد اين خاندان است و يكى از پيشوايان بزرگ شيعه بشمار مىرود و از مشاهير دانشمندان زمان خود و مردى بسيار محتشم بود و نخست پيشوايى شيعه قم را داشت و پس از آن شيعه خراسان نيز به وى توجه داشته اند. چنانكه پيش از اين گذشت وى مىبايست پيش از 311 ولادت يافته باشد و با دو برادر ديگر خود از يك مادر بوده و گويند او هم به دعاى امام زمان به جهان آمده و خود به اين فخر مىكرده است. وى از جوانى در فن خويش شهرت كرده چنانكه در زندگى پدرش نيز مردى بوده و پدر كتاب الشرايع خود را كه تأليف كرده براى او فرستاده و رساله ديگرى بنام او نوشته است. در جوانى چنان در كار خويش اعتبار يافته بود كه مردم از او روايت مىكردند و پس از آنكه چندى در قم زيسته به خواهش ركن الدولة آل بويه برى رفته و در اين شهر ساكن شده و هم در آنجا درگذشته است و در اين ميان سفرهاى چند كرده چنانكه خود آورده است (3) كه تا شعبان 352 در نيشابور بوده و پس از آن از نيشابور به عراق و بغداد رفته و در 354 در كوفه بوده و در 355 نيز در بغداد بوده است و از اين قرار اين سفر وى نزديك سه سال كشيده و سپس سفر ديگرى كرده كه تا 368 در مشهد رضا بوده است (4) و در بازگشت از اين سفرها باز در رى ساكن شده است و سرانجام در همين شهر در