الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ١ - الصفحة ٦٨
است هر گاه آن اسير غير بالغ باشد و با او پدر يا جد او نباشد (چهارم) تبعيت ظرف خمر است از براى او هنگاميكه منقلب شود به سركه (پنجم) آلات غسل دادن ميت است كه بعد از اغسال ميت به تبعيت پاك مىشوند مانند تخته و جامه كه ميت را در آن غسل مىدهند و دست غسل دهنده نه جامه آن بلكه اولى و احوط اكتفا كردن بر دست غسل دهنده است (ششم) تبعيت اطراف چاه و دلو و ريسمان و جامه آب كشنده است كه به تبعيت پاك شدن چاه پاك مىشوند بنابر قول به نجاست چاه بملاقات نجس لكن مختار ما نجس نشدن چاه است مگر در وقتى كه تغيير كند يكى از اوصاف ثلاثه آن به نجاست و در آن حال مشكل است جريان حكم تبعيت در اين چيزها (هفتم) تبعيت آلات معموله در طبخ عصير است بنابر قول به نجاست آن كه هر گاه ذهاب ثلثين شود آن آلات نيز بالتبع پاك مىشود (هشتم) دست شوينده و آلات شستن در تطهير نجاسات و بقيه غساله باقيه در محل بعد از منفصل شدن غساله (نهم) هر گاه انگور يا خرما را سركه بريزند و خيار و بادمجان ونحو انها در آن بيندازند به تبعيت پاك مىشوند مثل چوب و عود كه نجس مىشود به تبعيت آن وقت جوش آمدن آن بنابر قول به نجاست و پاك مىشود به تبعيت آن بعد از آنكه سركه گردد (دهم) از مطهرات زوال عين نجاست يا متنجس است از جسد حيوان غير انسان بهر نحو كه بوده باشد خواه كسى آن را زائل كند يا از پيش خود زائل شود پس منقار مرغ هر گاه ملوث بعذره شود پاك مىشود بزوال عين آن و خشك شدن رطوبت آن و هم چنين هر گاه پشت حيوانات مانند اسب واستر وحمار مجروح شود و خون بيايد همين كه خونش زائل شود بهر نحو كه باشد پاك مىشود و هم چنين فرزند حيوانات كه ملوث به خون زائيده مىشوند همين كه زائل شد پاك مىشوند و هم چنين زوال عين نجاست يا متنجس از بواطن انسان مثل دهان و بينى و گوش از مطهراتست پس هر گاه شخص طعام نجس خورد پاك مىشود دهان او به مجرد بلعيدن و اين در وقتى است كه ما قائل شويم كه بواطن نجس مىشود بملاقات نجس و هم چنين جسد حيوان و لكن ممكن است گفته شود كه باطن انسان و جسد حيوان اصلا نجس نمىشوند بلكه نجس همان عين موجوده در باطن يا بر جسد حيوان است و بنابر اين وجهي ندارد كه زوال عين از مطهرات شمرده شود وان وجه بسيار قريب است و فائده اين اختلاف در اينجا ظاهر مىشود كه هر گاه شخص در دهانش خون آمد پس آب دهن او نجس است ما دامى كه خون موجود است بنا بر وجه اول پس هر گاه آن آب دهن ملاقات كرد با چيز طاهرى آن را نجس خواهد
(٦٨)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 ... » »»