الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ١ - الصفحة ٦٩
كرد به خلاف وجه دوم كه آب دهن پاك خواهد بود و نجس همان خون خواهد بود و پس اگر داخل كرد انگشت خود را در دهن خود و ملاقات با خون نكرد نجس نخواهد بود و اگر ملاقات با خون كرد نجس خواهد شد اگر قائل شويم به آنكه ملاقات نجس در باطن نيز موجب تنجيس است و الا نجس نخواهد شد اصلا مگر در وقتى كه انگشت بيرون آيد در حالى كه ملوث به خون باشد (مسألة 1) هر گاه شك كرد در چيزى كه آيا از ظاهر حساب مىشود يا از باطن محكوم خواهد بود به باقى بودن بر نجاست بعد از زوال عين بنابر وجه اول از دو وجهى كه گذشت و باقى بر طهارت خواهد بود بنابر وجه دوم به جهت آنكه شك بر مىگردد به شك در اصل تنجس (مسألة 2) محل انطباق دو لب نيز از باطن محسوب است و هم چنين محل انطباق پلكهاى چشم پس آنچه در حال بر هم گذاردن دو لب و چشم ها پيدا است از ظاهر است و آنچه پيدا نيست از باطن است (يازدهم) از مطهرات استبراء حيوان جلال است كه بسبب استبراء پاك مىشود بول وسركين و مراد از جلال هر حيوان حلال گوشتى است كه معتاد شود به خوردن عذره يعنى غائط انسان و مراد از استبراء آن است كه آن حيوان را منع كنند از اين خوراك و او را علف پاك بخورانند تا اسم جلال از او بر طرف شود و احوط آنست كه بعلاوه زوال اسم بگذرد بر او مدتى كه نص رسيده براى هر حيوانى به اين تفصيل در شتر چهل روز و در گاو سى روز و در گوسفند ده روز و در مرغابى پنج روز يا هفت روز و در مرغ خانه گى سه روز و در غير اين حيوانات كفايت مىكند زوال اسم جلل (دوازدهم) از مطهرات سنگ استنجاء است به تفصيلى كه خواهد آمد (سيزدهم) بيرون آمدن خون ذبيحه است به اندازه متعارف كه مطهر باقى مانده خون در جوف است (چهاردهم) كشيدن آب چاه است بمقادير منصوصه بمحض وقوع نجاست در آن ولو متغير نشود بنابر قول به نجاست (پانزدهم) تيمم دادن ميت است در صورت عدم امكان غسل كه مطهر بدن او است بنابر اقوى اگر چه احوط حكم به نجاست است (شانزدهم) استبراء بخرطات است بعد از بول واستبراء به بول است بعد از خروج منى كه موجب حكم به طهارت رطوبت مشتبه به بول يا منى است (هفدهم) زوال تغيير است در آب جارى و چاه بلكه مطلق نابع وزوال تغيير بهر وجه كه خواهد بشود اگر چه به هوا يا به خودى خود باشد و در شمردن اين دو از مطهرات مسامحه است چه در حقيقت استبراء مانع از حكم به نجاست است و در اينجا مطهر آب موجود در ماده است (هيجدهم) غيبت مسلم
(٦٩)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 ... » »»