منفسخ مىشود وبايد اجير تمام اجرت يا بقيه آن را اگر بعض عمل را بجا اورده بمستأجر برگرداند بلى اگر متبرع بقصد نيابت اجير بعمل اورد اجرت ان ملك اجير است (مسألة 23) اگر بعد از عمل نمودن اجير معلوم شد كه اجاره باطل بوده اجير مستحق اجرة المثل عمل است چنانچه اگر بعد از عمل موجر يا مستأجر اجاره را بسبب غبن فسخ كردند هم چنين است (مسألة 24) اگر كسى خود را اجير ديگرى كند كه مثلا از ظهر روز معين تا غروب ان چهار ركعت نماز بخواند وتاخير بيندازد تا انكه زياده از مقدار چهار ركعت نماز بغروب باقى نماند ونماز عصر خود را هم نخوانده باشد پس ايا واجب است كه نماز عصر خود را بخواند بسبب انكه انوقت مختص ان است يا نماز استيجارى را بخواند بسبب انكه حق الناس مقدم بر حق الله است اشكال است (مسألة 25) هر گاه وقت اجاره بگذرد وهنوز نماز استيجارى را نكرده باشد يا بعض ان باقى مانده باشد جايز نيست بعد از وقت آن را بعمل اورد مگر باذن جديدى از مستأجر (مسألة 26) تعيين منوب عنه كه ميت باشد در نيت لازم است وتعيين اجمالى كافى است وذكر اسم ميت در نيت لازم نيست بلكه كفايت مىكند كه عمل را بنيابت كسيكه مستأجر يا صاحب مال قصد كرده يا نحو ان بجا اورد (مسألة 27) هر گاه در اجاره كيفيت عمل را معين نكنند كه مشتمل بر مستحبات باشد بايد اجير ان عمل را بطور متعارف بعمل اورد (مسألة 28) اگر اجير بعض مستحباتى را كه شرط بر او شده بود يا بعض واجبات غير ركنى را نسيانا ترك كند ظاهرا اجرت او نسبت بمقدار ناقص كم شود مگر انكه مقصود فارغ كردن ذمه ميت باشد بوجه صحيح وان بعمل امده باشد (مسألة 29) اگر كسى اجير شود كه مثلا يك ماه نماز بخواند وشك كند كه ايا اجير شده براى نماز قصر يا تمام واستعلام از مستأجر هم ممكن نباشد ظاهر وجوب احتياط است بجمع نمودن بين نماز قصر واتمام وهم چنين اگر اجير شود براى نمازى وشك كند كه صبح بوده يا ظهر مثلا بايد هر دو را بجا اورد (مسألة 30) اگر بداند بر ذمه ميت نمازهاى قضا بوده ونداند كه پيش از وفات بجا اورده يا نه احوط آنست كه استيجار نمايند (فصل سيم) در قضاء ولى بدان كه واجب است بر ولى ميت چه ميت مرد باشد يا زن بنابر اصح چه آزاد باشد يا بنده انكه قضا كند نمازها يا روزهائيكه فوت شده از ميت بسبب عذرى از مرض يا سفر يا حيض در جائيكه موجب قضاء بوده ومتمكن از قضاء ان نشده اگر چه احوط قضاء
(٣٨٧)