از پاك شدن وغسل كردن انكه قضاء كند (مسألة 21) اگر اسباب آيات متعدد باشد دفعة يا تدريجا بايد بعدد اسباب نماز بخواند (مسألة 22) در صورتيكه دو سبب از يك صنف آيات واقع شود كه دو نماز آيات بايد بخواند تعيين يكى از انها در نماز لازم نيست بخلاف صورتيكه زياده از يك صنف بر او باشد مثل خسوف وكسوف وزلزله كه احوط در نيت نماز تعيين سبب است ولو بنحو اجمال بلى در صورتيكه از غير اصناف ثلثه مذكوره متعدد واقع شود از مخوفات تعيين در نيت لازم نيست اگر چه احوط است (مسألة 23) گذشت كه در صورتيكه جاهل باشد ومطلع نشود بر كسوفين تا تمام انجلاء نماز ان كه بسبب جهل بايات فوت شده قضا ندارد مگر در صورتيكه تمام قرص گرفته باشد پس اگر تمام قرص نگرفته ولكن بسبب احتراق بعض ان نور بقيه ان تمام شده واجب نيست قضاء ان با جهل اگر چه احوط است بخصوص در صورتيكه عرفا صادق باشد كه تمام ان گرفته (مسألة 24) اگر جماعتى خبر دادند او را بحدوث كسوف مثلا واز اخبار انها يقين بحدوث نكند وبعد از گذشتن وقت صدق مخبرين ظاهر شد ظاهر ان است كه ملحق بجهل باشد كه قضاء ان واجب نباشد مگر با احتراق تمام قرص وهم چنين است اگر دو نفر شهادت بان دادند ولكن عدالت انها معلوم نبود وبعد از گذشتن وقت عدالت انها ظاهر شد ولكن احوط در هر دو صورت قضاء كردن نماز است (باب دهم در احكام نماز قضاء است ودر ان سه فصل است) (فصل اول) بدان كه واجب است قضاء كردن نماز يوميه كه از او فوت شده عمدا يا سهوا يا جهلا يا بسبب انكه در تمام وقت نماز خواب بوده يا بسبب مرض ونحو ان از او فوت شده يا بسبب انكه نمازى كه خوانده باطل بوده بانكه شرط يا جزئى از ان را فاقد بوده كه ترك ان موجب بطلان ان بوده بانكه عمدا ترك كرده باشد يا انكه ركنى را ترك كرده باشد ولو سهوا واما نمازيكه از صبى فوت شده قضاء ان واجب نيست مگر انكه در اثناء وقت بالغ شده باشد وهم چنين واجب نيست قضاء نماز كسيكه در تمام وقت مجنون باشد چه جنون او هميشگى يا ادوارى باشد ونه بر كسيكه در تمام وقت بيهوش باشد ونه بر كافر اصلى كه بعد از وقت اسلام بياورد نسبت بنمازهائيكه در حال كفر از او فوت شده ونه بر كسيكه در تمام وقت حايض يا نفساء بوده (مسألة 1) اگر صبى بالغ شود ومجنون عاقل شود يا بيهوش بهوش ايد پيش از خارج شدن وقت واجب است بر انها كه نماز را اداء
(٣٧٦)