و اما اصالت حريت (كه از صحيحهء عبد الله بن سنان مستفاد مىشود 1) بلا شك مخصص 2 است به اقرار و بينه چنان كه حديث ناطق است به آن. و شبهه نيست كه مخصص، منحصر در آن دو امر 3 نيست زيرا كه هر گاه از خارج علم 4 به هم رسد به رقيت از غير جهت اقرار و شاهد، يا آنكه مشاهده شود كه مكرر در بازارها خريد و فروش مىشود، حكم به رقيت مىشود. و حال آنكه نه از باب شاهد است و نه اقرار. پس معلوم شد كه مراد مجرد تمثيل است. يعنى اصل حريت است مگر به يكى از طرق مثبتهء خلاف آن. و يكى از آنها يد 5 و تصرف است به ضميمهء دعوى مسلم و قول او به رقيت كه محمول است بر صدق مادامى كه منازعى از براى آن نباشد.
و هر گاه كلمهء " واو " در تحرير به معنى " او " نباشد هم، مىتوان گفت كه تكيهء او به