تالف يا قيمت آن را رد مىكند، و [يا] غبن قيمت يا عوض آن را پس مىگيرد.
و اما ترك ذكر اجل (كه بايع به نسيه خريده بود و [بايد] به مشترى مىگفت كه نسيه خريدهام.):
پس مشهور در آن نيز صحت بيع است. بلكه ظاهرا خلافى در صحت آن نيست.
و بعد از حكم به صحت، خلاف كردهاند در ثبوت خيار. مشهور اين است كه خيار ثابت است از براى مشترى ما بين فسخ و قبول به همان قيمت. و از نهايهء شيخ، و ابن براج و ابن حمزه، حكايت شده است قول به اينكه از براى مشترى هست مثل آن مدت از اجل. و صاحب كفايه هم اين را پسنديده به جهت دلالت چند روايت بر آن، كه از جملهء آنها حسنهء 1 هشام بن حكم است. به سبب ابراهيم 2 بن هاشم - " عن ابى عبد الله - ع - فى الرجل يشترى المتاع الى اجل؟ فقال: ليس له ان يبيعه مرابحة الا الى الاجل الذى اشتراه اليه، فان باعه مرابحة و لم يخبره فكان للذى اشتراه من الاجل مثل ذلك 3 ".
و در روايت ديگر هم هست كه سند آنها هم خالى از قوت نيست اگر چه " صحيح " نيستند. و اين روايات مخالف قاعدهء ايشان است و مخالف عموم كتاب و سنت. و تخصيص آن عمومات به مثل اين اخبار مهجوره، كمال صعوبت دارد. و آخوند ملا