اشتراط عدالت وصى است حاجت به امين ديگر نيست و هرگاه وصى عاجز باشد و امين ديگر هم نباشد و اميد باشد، انتظار بكشد تا كسى به هم رسد كه به آن قدر راضى شود.
و اگر اينها هيچ يك ممكن نشود حسب الممكن به آنچه مناسب مقصد موصى است عمل كنند، مثل اكتفا به حج تنها يا عمره تنها. و هرگاه ممكن نشود، اظهر اين است كه به مصرف وجوه بر برسانند، بلكه بخصوص تصدق به فقرا. و از اينجا ظاهر مىشود حال حجة الاسلام هر گاه مال موصى منحصر باشد در همان، و كسى چيزى علاوه نكند.
428 - سؤال: هرگاه حاج عبور به راهى نمايند كه دو ميقات دارد، در ميقات اول بايد محرم شود يا نه؟
جواب: راهى كه دو ميقات دارد نمىدانم كدام است. بلى ميقات اهل عراق از راه نجد، وقتى كه به مدينه مشرفه مىروند، وادى عقيق است و افضل وادى عقيق " مسلخ " است كه بركه شريف، آنجاست. و افضل اين است كه تأخير نكند تا به " مفاسل "، مگر از راه تقيه يا عذر ديگر. و هرگاه احرام در ميقات ممكن نشود، در محاذات آن احرام بگيرد و به ميقات ديگر كه مىرسد در آنجا نيز احرام بگيرد و اگر به ميقات ديگر نرسد، در اول حرم، تجديد احرام كند.
429 - سؤال: هرگاه حاج، حمد و اذكار واجبهاش صورت نداشته باشد، بعد از حج عقد نكاحش يا زنش حلال است يا نه؟
جواب: اظهر، صحت حج است. خصوصا هرگاه مقصر نبوده در تحصيل مسائل نماز، و عقد، حلال است و نماز را به نيت قربت بر وجه صحيح بجا آورد و هرگاه در جايى است كه آسان است عود بر وجه صحيح، در محل خود بكند، و هرگاه متعسر است در هر جا باشد بكند.
430 - سؤال: هرگاه كسى بميرد و در ذمه او حج بلدى باشد، آيا استيجار حج را به اين نحو مىتوان نمود كه شخصى را اجير كنند و آن شخص اجير، از مال مستأجر، اخراجات خود را بگذراند، مثلا تا نجف اشرف يا تا ميقاتگاه، و از آنجا آن شخص، اجير ديگرى را اجير كند از براى مستأجر و خود از براى خود، احرام بگيرد و حج كند، به