سبب اينكه در سنوات سابقه مستطيع بوده و از دست او رفته، اين امر را وسيله ادراك حج خود نموده. و اين در صورتى است كه مستأجر او را مأذون كرده بود كه چنين كند.
هرگاه او را مأذون نكرده باشد، يعنى مطلقا اجير كرده باشد مىتواند اين عمل را بكند يا نه؟ و چنين حجها، مسقط از ذمه منوب عنه مىشود يا نه؟
جواب: هر گاه مستأجر راضى باشد به اين نحو، به اينكه مذكور كنند در ضمن عقد اجاره، يا آنكه از اطلاق عقد، مفهوم شود كه مقصود مطلق حصول طى مسافت و اصل حج است به هر نحو كه باشد، در اين دو صورت جايز است. و اما هرگاه اجير شود كه خود، طى مسافت كند يا عقد را على الاطلاق بگويند و منصرف شود به اراده مباشرت خود اجير، جايز نيست. و همچنين حكايت اصل حج.
و اما صحت اجير شدن كسى كه در ذمه او، حج است. پس در آن وقتى كه متمكن نباشد كه در اين سال، از براى خود حج كند و اجير شدن را وسيله كند كه خود از براى خود حج كند در آن سال يا سال ديگر، پس آن جايز است. پس هرگاه مستأجر راضى شود كه در ميقات از براى او حج بگيرد و خود از براى خود حج بكند صحيح است و هرگاه راضى نباشد، اين سال را از براى مستأجر حج كند و سال ديگر را از براى خود حج كند.
431 - سؤال: هرگاه در ذمه كسى، حج بلدى قرار گرفته باشد، مثل اينكه اهل اين ولايات باشد مىتوان نايب را از كربلاى معلى يا نجف اشرف قرار داد، يا بايد از اصل بلد ميت قرار داد؟
جواب: بنا بر لزوم حج بلدى به سبب وصيت يا امثال آن، بايد استيجار آن، بلد فوت ميت بشود و كسى كه در اين بلاد فوت شود نمىتوان نايب را از عتبات گرفت.
مگر اينكه كسى را اجير كند از اينجا كه قطع مسافت از اينجا تا به عتبات بكند و از براى تتمه طريق و حج از آنجا استيجار كنند.
432 - سؤال: هرگاه شخصى اجير كند ديگرى را از بلد معينى با اجرت معينى كه حجة الاسلام به جهت والد او بجا آورد در سال معين و شرط زيارت مدينه مشرفه نيز