آنها را بكند قربة الى الله كافى است. و بالجمله هرگاه كسى را گمان اين است كه روزه، همين نان و آب نخوردن است و آن امور ديگر را نمىداند و تقصير كرده در اخذ مسائل آنها، روزه او باطل است. هر چند در واقع ترك همه را كرده باشد. بلى هرگاه تقصير نكرده به اين معنى كه غافل بالمره بوده و هيچ به اين فكر نيفتاده كه بلكه چيز ديگر هم ضرور باشد كه بايد پرسيد و لكن در واقع هم امساك از همه آن امور كرده باشد كه واجب است امساك از آنها، در اين صورت نمىگوييم كه قضا بر او واجب است (1).
400 مكرر - سؤال: پسر مىخواهد كه عمل سنت بكند، مثل روزه و زيارت و قرآن، پدر راضى نباشد به اين مرتبه كه اگر امروز پسر من روزه سنت بگيرد، از او راضى نيستم و مادر بگويد كه پسر من امروز را اگر روزه نمىگيرد از او راضى نمىشوم. آيا در اين صورت پسر به قول پدر عمل كند يا به قول مادر؟
جواب: وجوب اطاعت پدر و مادر در غير امر به معاصى و نهى از واجبات في الجمله اجماعىات كه لازم است و غمگين كردن ايشان حرام است و در مثل واجب و ترك حرام رضاى ايشان ضرور نيست، هر چند به سبب آن غمگين و مكدر شوند و همچنين در افعال مستحبه هم اذن ايشان ضرور نيست. مگر در روزه سنتى كه جمعى قايل به حرمت آن شدهاند، و لكن مشهور كراهت است بدون اذن والدين، و اما سفر سنت، آن نيز موقوف است به رضاى والدين، بلكه واجبات كفائيه هم، چنين است مثل جهاد و تحصيل علم (هرگاه واجب كفايى باشد) هرگاه كسى باشد كه كفايت از او حاصل شود و همچنين سفر مباح. و بعضى سفر تجارت را جايز دانستهاند (هرگاه تجارت در بلد خود ميسر نشود) و اظهر آن است كه هر يك از افعال مباحه را كه والدين راضى نباشند نبايد كرد، مگر اينكه ضرر دينى يا دنيايى به فرزند برسد بر ترك آن. مثلا هرگاه پدر و مادر بگويند زن مگير، يا زن خود را طلاق بگو و اين سبب ضرر بر فرزند