جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ١ - الصفحة ٢٤٤
استاد خود نقل كرده تقويت اين قول را و خود هم گفته كه باكى نيست به اين قول و گفته است كه روايات محمول بر غالب است كه عمدا كسى ترك نماز نمىكند. و نمازهايى كه بر غير وجه صحيح كرده به سبب مسامحه در تحصيل مسئله، آنها را هم حمل بر عمد كرده، و بنابراين، اين را از افراد نادره شمردن غريب است. خصوصا به ملاحظه حال اغلب عوام الناس، بلى مىتوان گفت كه متبادر از لفظ صلوة و صيام متروكه كه در احاديث وارد شده، اين است كه نمازهاى ديگر او بر وجه صحيح واقع شده و آن فوتى كه حاصل شده از راه نكردن نماز و روزه است نه از راه بطلان نماز و روزه.
و ابن ادريس و يحيى بن سعيد قايل شده‌اند (چنان كه در ذكرى نقل كرده) به اينكه قضا مىكنند از ميتى روزه را كه در آن تفريط كرده باشد و نمازى را كه در حال مرض موت فوت شده باشد، نه غير آن، و از ابن جنيد نقل كرده كه مريض هرگاه واجب شود بر او نمازى، پس تأخير كند از وقت خود تا بميرد، قضا كند او را، ولى او، چنان كه قضا مىكند حجة الاسلام را و روزه را به بدن خود، يعنى خود ولى بكند و اگر در عوض اين مدى تصدق كند عوض هر دو ركعتى، مجزى است از او، پس اگر نتواند در عوض چهار ركعت مدى بدهد و اگر نتواند مدى در عوض نماز هر روز بدهد، و مدى در عوض نماز شب و در ذكرى گفته بعد از نقل اين قول، كه همچنين گفته است سيد مرتضى (ره).
و بعد از آن از ابن زهره نقل كرده اينكه هرگاه كسى بميرد و بر او نمازى باشد واجب است بر ولى او قضا. و بعد از آن حكايت اجزاى تصدق را ذكر كرده، چنان كه از ايشان نقل كرده. و بعد از آن، ابن زهره گفته " وذلك بدليل الاجماع و طريقة الاحتياط " اين اقوالى است كه شهيد در ذكرى در مبحث قضاى نماز ذكر كرده.
و حاصل اين اقوال را در دروس به اين عبارت نقل كرده: ويجب ان يقضى الولى جميع مافات من الميت و خير ابن الجنيد بينه و بين الصدقة المذكورة انفا و به قال المرتضى وابن زهره وقال ابن ادريس وسبطه لا يقضى الا مافاته في مرض موته و قال المحقق يقضى مافاته لعذر كمرض او سفر او حيض بالنسبة الى الصوم لا ما تركه عمدا.
و ظاهر آراى او در دروس متغير شده و اين، اقوالى است كه در كتاب صلوة در مسئله
(٢٤٤)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 ... » »»
الفهرست