ميكنم از همهء آنهائى كه آرزوى راستى وخوشبختى را مىنمايند از روى صداقت يك امتحان خوراك نباتى را روى خودشان بكنند.
بدبختانه ترجيح اين خوراك را تنها ما بين مردمان دانشمند مشاهده مىنمايند كه ميتوانند از شكم چرانى وخرافات چشم بپوشند، زيرا مردمان كوته نظر كه قربانى ناخوشى ها هستند ترجيح ميدهند، دردها وناخوشى خود را بوسيلهء داروها آرام بكنند تا پيش بينى آنرا بتوسط خوراك بنمايند.
(بسوئه) نطاق بزرگ، ترديد نمىكند كه فساد اخلاقى وجسمانى انسان را بخوراك مردارى او نسبت بدهد: (.. اكنون براى خوراك با وجود تنفرى كه طبيعة بما دست ميدهد، بايد خون بريزيم وهمه سليقه بخرج دادن ما براى آراستن وپركردن سفره خودمان به دشوارى كفايت مىكند تا لاشه هائى كه مىخوريم تغيير صورت ظاهرى به آنها داده باشيم.)، (اما اين تنها بدبختى نيست، زندگانى كوتاه شده ودر اثر تند خوئى كه در نژاد انسان پيدا گرديده زندگانى كوتاه تر مىشود. انسان كه در ازمنهء اوليه از سر جان جانوران مىگذشته عادت كرده بود تا از سر زندگانى همجنسان خودش نيز دست بدارد.) يكى از پيشوايان بزرگ گياهخوارى كليزس در كتاب مفصلى كه نوشته ثابت مينمايد: 1 - كه انسان بهيچوجه حيوان گوشتخوار نمى باشد وطبيعة آرامترين جنبندگان است. 2 - كه كشتار حيوانات اصل وپايهء خطايا وجنايت اوست. همچنين خوراك حيوانى سبب زشتى وپيشرسى ناخوشى ها وكوتاهى زندگانى او مىباشد.
3 - كه اين گمراهى سرنوشت آيندهء او را چركين نموده يعنى زندگانى جاودانى او را بعقب مياندازد.
(ميشله) مورخ ونويسندهء نامدار مىگويد: (براى زن وبچه اين يك عنايت است يك بخش مهربانى است كه بخصوص ميوه خوار باشند، از پليدى گوشتها بپرهيزند واز خوراكهاى موجودات بيگناهى كه سبب مرگ كسى را فراهم نمىآورد. خوراكهاى خوشبو وخوشمزه ساخته وبا آنها زندگانى بكنند).