و بعد وفات محض وسيله و واسطه حل مشكلات و قضاى حاجات دانند اين شخص مسلمان صادق الاعتقاد است كه او بر كريمه وابتغوا اليه الوسيلة عمل كرده است چنانچه علامه جزرى در حصن خود زير آداب الدعا مىنويسد وان يتوسل إلى الله تعالى بأنبيائه (خ ر س) والصالحين من عباده (خ) و عمده ترين دلايل در باب توسل و استمداد حديث اعمى است كه در آن توسل واستغاثه و تشفع و استمداد جمله على رغم انوف الوهابيه موجود است و آن حدث اين است كه يك نابيناى به حضور انور صلى الله عليه و سلم حاضر شد و عرض كرد كه براى روشنى فرمود اللهم انى اسئلك واتوجه اليك بنبيك محمد نبى الرحمة يا محمد إلى اتوجه بك إلى ربى في حاجتى هذه لتقضى لى اللهم فشفعه، في رواه الترمذى وصححه والنسائى وابن ماجه والحاكم في المستدرك وصححه على شرط الشيخين ورواه البيهقى في الدلائل وفى كتاب الدعوات باسناد صحيح وزاد فقام وقد ابصر از جهر منظم ابن حجر وحصن الحصين صفحه 125 وشفاء السقام للسبكى صفحه 123 و آن شخص حسب ارشاد نبوى دعا خواند و چشمش به حلم او تعالى روشن شد اصحاب كرام براى حاجتمندان همين دعا را معمول مىداشتند اگر تأثير اين دعا مخصوص بزمانه آن حضرت صلى الله عليه و سلم بود چنانچه بعض محرومين به اين عذر مىسرايند اصحاب كرام بر آن عمل نمىفرمودند بشنو قصه حضرت عثمان بن حنيف رض را و آن اين است كه در زمانه خلافت حضرت عثمان ذى النورين رضى الله عنه كسى را حاجتى بود بخليفه وقت كه خليفه متوجه حال او نمىشد شكايت خود نزد عثمان بن حنيف رض نمود او همين دعاى اعمى به او نشان داد به مجرد خواندن او خليفه متوجه حال او شد و در كار خود كامياب شد اين واقعه را طبرانى به سند معتبر به چند طريقه ثابت كرده است در معجم كبير خود زير ترجمه عثمان بن حنيف در جزء پنجاهم و امام
(٣٣)