الأصول الأربعة في ترديد الوهابية - حكيم معراج الدين - الصفحة ٣٧
وتواضعه لها وتضرعه عندها ما تحيرنا محدث مشهور ابوحاتم ابن حبان صاحب الصحيح در كتاب الثقات لابن حبان در ترجمه امام على رضا بن موسى رحمة الله عليه چنين مىنويسد ماحلت بى شدة في وقت مقامى بطوس وزرت قبر على بن موسى الرضا صلوات الله على جده وعليه ودعوت الله تعالى ازالتها عنى الا استجيب لى وزالت عنى تلك الشدة وهذا شئى جربته مرارا منقول از نسخه قديمه قلميه از اين قبيل روايات معتبره در كتب اسلاميه از زمانه خير القرون إلى زماننا هذا به طريق تواتر منقول است كه هميشه علما وصلحا و اكابر دين از قبور اوليا وصلحا و اهل بيت النبوة استمداد مىكردند و تعظيم آنها بجا مىآوردند اگر جمله روايات نقل گردد كتابى عليحده بايد نوشت صاحب انصاف را همين قدر زياده از كفايت است و بى انصاف را دفاتر كثيره درايت و روايت زياده باعث ضلالت است و اين وقت بايد كه رجوع به اصل مقصد كنيم و گوييم كه استدلال منكر بن سماع موتى آيه انك لا تسمع الموتى وكريمه و ما انت بمسمع من في القبور است و قول حضرت عايشه صديقه در باب انكار سماع اموات قليب بدر و اين كه فقهاء حنفيه در باب حلف مىنويسند كه اگر كسى ديگرى را گفت كه من با تو سخن نكنم اگر بعد از مرگ او سخن گويد حانث نمىشود زيرا كه ميت نمىشنود همين سه وجوه را استدلال مىكنند مؤلف رساله مىگويد كه اين جمله صحيح است نه آيات قرآنى غلط نه استدلال حضرت صديقه رض غلط نه قول فقهاء كرام غلط اما خدا را قدرى دلايل مثبتين را هم به غور تأمل بفرمايند آنها مىگويند كه از آيات شريفه نفى سماع موتى هرگز مستنبط نمىشود زيرا كه ان الاموات لا يسمعون وارد نشده است كه بطور استدلال پيش شود و از اين اموات كه در آيات مذكورند
(٣٧)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 ... » »»