الأصول الأربعة في ترديد الوهابية - حكيم معراج الدين - الصفحة ٣١
آنها را در عالم هيچ حاجب و حاجز نمىتواند شد قاضى بيضاوى تحت قوله تعالى فالمدبرات امرا مىنويسد كالملائكة و ارواح الصلحاء اگر چه مسكن آنها اعلى عليين باشد با قبر خود نيز تعلق كامل مىدارند شب معراج حضور انور صلى الله عليه و سلم حضرت موسى عليه السلام را در قبر مشغول نماز ديد و در مسجد اقصى با ارواح ديگر انبياء ملاقات فرمود و در آسمان ششم با حضور انور صلى الله عليه و سلم مكالمه و مخاطبه نمود و حال آنكه تمامى قصه معراج در مقدار زمان چشم زدن بود حافظ ابن حجر در فتاوى خود مىفرمايد ارواح المؤمنين في علتين و ارواح الكفار في سجين ولكل روح بجسدها اتصال معنوى إلى قوله ومعذلك فهي مأذون لها في التصرف شرح صدور صفحه 163 از آن جهت سرور عالم صلى الله عليه و سلم ارشاد فرموده است كه اگر در صحراى شمايان را مشكلى پيش آيد و يار و مددكار نظر نيايد سه مرتبه بگوئيد يا عباد الله أعينوني و در اين ارشاد لفظ عباد الله عام است كه شامل است رجال الغيب و ملائكه و ارواح طيبه صلحاء را اصحاب مشاهده و علماء ثقات اين قصه را بارها تجربه كرده اند و صحيح يافته اند حصن صفحه 103 شاه ولى الله دهلوى رحمه الله تعالى مىنويسد هرگاه روح از علائق جسمانيت آزاد مىشود رجوع به مزاج اصلى خود كرده با ملائكه ملحق شده شريك كارهاى آنها مىگردد و اكثر كارشان اعلا وكلمة الله ونصر حزب الله مىباشد حجة الله البالغه صفحه 34 چونكه مسأله حيات و ادراك و شعور وعلم و سير و تصرف ارواح مقدسه ثابت شد حالا مسأله توسل و استمداد بايد فهميد انبياء و اولياء چنانچه در زندگى واسطه و وسيله بين الخالق والمخلوق اند ومظهر عون الهى اند كه به توسل و تشفع آنها مخلوق در مقاصد دينى و دنيوى خود كامياب مىشوند همچنان در عالم
(٣١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 ... » »»