سيرى در الغدير (فارسي) - محمد أميني نجفى - الصفحة ٨٠
علت واقعى انكار منقبت " طى الارض " و نظاير آن در خصوص على بن ابى طالب (ع) چيست و چرا اين مناقب براى افراد ديگر ساخته شده است؟
با كمى تأمل و دقت دلايل عمده اين جريان را مىتوان در " پيشبرد مقاصد سياسى " و " جريانات انحرافى مذهبى " و همچنين " غرض ورزيهاى شخصى " خلاصه كرد. فضايل ديگرى كه به سرنوشت منقبت " طى الارض " دچار شده‌اند زياد است. قضيه " رد الشمس " و " محدث بودن امام " نيز از جمله آنهاست. همچنين شايان ذكر است كه تمامى احاديثى را كه پيامبر درباره خلافت على بن ابى طالب (ع) فرموده براى ابو بكر و عمر و عثمان جعل كرده‌اند.
اينك بطور مختصر به بررسى موارد فوق (يعنى: " رد الشمس " و " محدث بودن امام " و " احاديثى چند درباره خلافت ") مىپردازيم:
حديث رد الشمس بسيارى از حفاظ - كه در قرون مختلفه مىزيسته‌اند - حديث رد الشمس را نقل نموده‌اند و حتى برخى از ايشان كتابى مستقل در اين زمينه تأليف كرده‌اند. اجمال قضيه اين است كه " روزى پيامبر در صهباء - كه از اراضى خيبر بود - نماز ظهر را بجاى آورد و پس از نماز، على (ع) را براى انجام كارى فرستاد. هنگامى كه پيامبر (ص) نماز عصر را اقامه فرمود على (ع) حضور نداشت. پس از اينكه على (ع) آمد، پيامبر سر مبارك خود را بر دامن على گذاردند و خوابيدند. على بن ابى طالب براى آنكه پيامبر بيدار نشوند از جاى خود تكان نخورد. رفته رفته آفتاب غروب كرد. هنگامى كه پيامبر (ص) از خواب برخاستند و متوجه شدند كه نماز على قضا شده دعا فرمودند كه: بارالها! بنده تو، على، خودش را وقف پيامبر تو نموده بود، خورشيد را براى او بازگردان. پس از لحظاتى چند، خورشيد بازگشت و برفراز كوهها قرار گرفت. آنگاه على وضو گرفت و نماز عصر را بجاى آورد. بعد از نماز على بود كه خورشيد مجددا غروب كرد ". (7) همچنين محدثين و مورخين نقل نموده‌اند كه على بن ابى طالب بعدها به اين منقبت خود احتجاج ومنا شده نموده وصحابه آن را تأييد كرده‌اند. (8) * (هامش) * (7) مصادر و منابع كثيرى در اين خصوص موجود است كه به تفصيل در الغدير ج 3 / 126 - 141 آمده است. (*) =
(٨٠)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 ... » »»