سيرى در الغدير (فارسي) - محمد أميني نجفى - الصفحة ٨٢
جعل احاديث در خصوص خلافت خلفاى غاصب احاديث بسيارى در كتب اهل سنت از جمله صحاح درج است كه همگى دلالت بر ولايت و خلافت بلافصل على بن ابى طالب (ع) دارد. يكى از اين احاديث حديث غدير بود. احاديث ديگر نيز فراوان هستند. راويان دروغگو وكذاب براى اين كه انحراف از على (ع) را توجيه كنند به ساختن اكاذيب متوسل شدند و در مقابل هر يك از اين احاديث حديثى را براى خلفا جعل كردند. ذيلا سه حديث درباره خلافت على آورده‌ايم و آنها را با جعلياتى كه در همين زمينه صورت گرفته - به اجمال - مقايسه نموده‌ايم.
1 - " در آن روزى كه پيامبر (ص) براى اولين بار خويشاوندان نزديك خود را دعوت كردند و اسلام را بر آنان عرضه داشتند به آنان فرمودند: " إن هذا (يعنى على) اخى ووصيى وخليفتى فيكم فاسمعوا له واطيعوا " [يعنى على برادر و وصى من و جانشين من در ميان شماست، پس سخنش را بشنويد و اطاعت كنيد]. اين حديث را كثيرى از علماى عامه نقل كرده‌اند و آن را حديثى صحيح دانسته‌اند. (13) براى از بين بردن حديث فوق، جاعلان حديث روايات مختلفى ساخته‌اند كه يكى از آنها اين است كه: " پس از نزول آية إذا جاء نصر الله والفتح، عباس (عموى پيامبر) نزل على آمد و با وى به حضور پيامبر (ص) رفت. زمانى كه خدمت پيامبر (ص) رسيدند از تفسير اين آيه پرسيدند. پيامبر (ص) فرمود: اى عباس خداوند ابو بكر را خليفه من قرار داد، فاسمعوا له تفلحوا، واطيعوا ترشدوا [= سخنان ابو بكر را بشنوديد تا رستگار شويد و از او اطاعت كنيد تا هدايت گرديد]. ابن عباس مىگويد، پس او را اطاعت كردند و هدايت شدند ".
حديث فوق در كتاب " تاريخ بغداد " درج است. (14) ذهبى درباره اين حديث مىگويد: " اين روايت، حديث صحيحى نيست ". (15) خطيب بغدادى اين حديث را از طريق " عمر بن ابراهيم بن خالد " كه از كذابهاى معروفست نقل مىكند. جلال الدين سيوطى نيز اين حديث را از قول خطيب بغدادى نقل كرده و سپس مىگويد: خطيب بغدادى (پس از * (هامش) * (13) تاريخ طبرى ج 2 / 217، كامل ابن اثير ج 2 / 22، تاريخ ابى الفدا ج 1 / 116... [الغدير ج 2 / 278 - 289].
(14) تاريخ بغداد ج 11 / 294.
(15) ميزان الاعتدال ج 2 / 249. (*)
(٨٢)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 ... » »»