تعالى " دوازدهم: و نيز در آنجا مروى است كه از حضرت باقر (عليه السلام) كه عمر پرسيد از حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) از حال مهدى وگفت: اى پسر ابي طالب خبر ده مرا از مهدى كه اسم او چيست؟
فرمود:
" أما اسم، پس نمىگويم زيرا كه حبيب من وخليل من وصيت كرد به من كه او را بنام خبر ندهم تا آنكه مبعوث فرمايد او را خداى عز وجل و آن امورى است كه خداى در علم خود آن را به رسول خود به وديعت سپرده " سيزدهم: شيخ حسن بن سليمان حلى در كتاب " مختصر " (7) نقل كرده از سيد حسن بن كيش كه در كتاب خود روايت كرده با اسناد خود از جناب صادق (عليه السلام) كه آن جناب اشاره فرمود به پسر خود موسى (عليه السلام) و فرمود:
" پنجم از فرزندان او، غائب مىشود شخص او و حلال نيست ذكر او به اسمش " و اين اخبار كثيره معتبره كه شرايط حجيت آنها تمام و مؤيد است به اجماع منقول و شهرت محققه وافى است در اثبات مدعى.
و با اين حال مؤيد است به چند چيز:
اول: آنكه در تمام اخبار معراج كه در آنجا خداى تعالى اسامى يك يك از امامان را براى پيغمبر خود نام برده، همه را بنام اسم برده جز حضرت مهدى (عليه السلام) كه به لقب ذكر فرموده و آن خبر بيايد در اين باب وباب آينده.
دوم: آنكه در جميع اخبار نبويه كه در آنجا رسول خدا (صلى الله عليه وآله) ذكر فرمودند نام هر يك از اوصياى خود را و جمله اى از آنها بيايد در باب پنجم، همه را بنام خود اسم بردند جز آن جناب را كه به لقب ياد كردند يا فرمودند " همنام من " و حال آنكه حضرت باقر و امام محمد تقى نيز همنام آن جناب بودند.