سيم: كثرت القاب شايعه متداوله آن جناب كه پيش از ولادت و پس از آن در ميان امت شايع بود حتى آنكه در جميع امم سالفه كه بشارت مىدادند به ظهور آن جناب چنانچه بيايد از خطبه روز غدير رسول الله (صلى الله عليه وآله) در نزد همه به لقب معروف و در زيارت آن جناب است " السلام على مهدى الامم " و اما حمل اين اخبار بر تقيه، پس از جهاتى جايز نيست:
اول: آنكه تمام محدثين خاصه و عامه، اين فقره را از رسول الله (صلى الله عليه وآله) نقل كرده اند كه فرموده اند " اسم مهدى، اسم من است " چنانچه با اسانيد و مآخذ آن در باب چهارم اشاره خواهد شد پس همه دانا بودند به اسم آن جناب پس كيست آنكه از او بايد پنهان داشت.
دوم: آنكه در بسيارى از اين اخبار و غير آن نهى مذكور به نبردن اسم تصريح فرمودند كه او همنام رسول خدا (صلى الله عليه وآله) است و با اين كلام راوى و سامع دانا شدند بنام اصلى پس اگر تقيه از آنها بود كه دانا شدند و اگر از غير است كه بايد ايشان در جاى ديگر ذكر نكنند پس عدم ذكر در آن مجلس راهى ندارد بلكه لازم بود تنبيه ايشان كه نكردند.
سيم: آنكه ذكر نكردن جناب خضر، اسم آن حضرت را در محضر شريف امير المؤمنين (عليه السلام) و اسم نبردن را از اجزاى شهادت و صفات آن حضرت قرار دادن و همچنين اسم نبردن رسول خدا (صلى الله عليه وآله) براى جند يهودى خيبرى، قابل حمل بر تقيه نيست.
چهارم: آنچه گذشت كه غايت اين حرمت را ظهور قرار دادند و اين جمع شود با آنكه حرمت، دائر مدار خوف باشد.
پنجم: آنكه مجرد ذكر اين اسم منشأ خوف و فساد بود به ملاحظه آنكه جبارين در صدد قمع و قتل آن جناب بودند چون به ايشان رسيده بود كه زوال ملك جبارين و انقطاع دولت ظالمين بر دست آن حضرت است پس بهتر آن بود كه به هيچ اسم و لقب معروفى ذكر نشود خصوص لقب مهدى كه در همه آن وعدها و وعيدهاى نبوى آن جناب به اين لقب ذكر شده و معروف شده بود به آن تا آنكه