هم، ثبوت خيار را واجب دانسته چنان كه مقتضاى قاعده شروط است. و خوب گفته است.
اما قسم دوم: كه بيع كالى 1 به كالى، است: پس آن باطل است بلا خلاف. و لكن اشكال در معنى آن است و آنچه متبادر از لفظ حديث مىشود كه فرمودهاند كه " لا يباع الدين بالدين " اين است كه ثمن و مثمن هر دو در حال بيع، 2 دين باشند. نه اينكه به سبب بيع دين بشوند. پس هر گاه زيد بفروشد پنج تومان طلبى [را] كه از عمرو دارد به عمرو، در عوض پنج تومان طلبى كه عمرو از بكر دارد. اين جزما 3 بيع دين به دين و كالى به كالى است.
و اما هر گاه پنج تومان طلبى كه از عمرو، دارد بفروشد به او به پانصد من گندم كه