و بدان كه عمده در اين باب، ملاحظه صدق غسل است با نيت و ملاحظه ترتيب فعلى يا حكمى (بنا بر قول به آن) و ملاحظه عدم اخلال به موالات وعدم مسح به آب جديد و فروع مسئله بسيار است. پس اين اصول را بايد در دست داشت و فروع را بر آن متفرع كرد.
و به هر حال: ظاهرا خلافى در اكتفاى به وضوى ارتماسى في الجمله نباشد و اشكالى هم نباشد، چنان كه از تذكره و تحرير و ذكرى و غير اينها ظاهر مىشود.
66 - سؤال: هر گاه كسى اعضاى وضو را شسته باشد بدون قصد وضو، آيا جايز است كه نيت وضو كند و به همان آبى كه در اعضاى او است غسلات وضو را به عمل آورد، به اين نحو كه دست بمالد از رستنگاه مو، تا به ذقن و هم چنين از مرفق تا به سر انگشتان به وجهى كه در وضو مقرر است يا نه؟
جواب: بلى ظاهر صحت وضو است هر گاه آنقدر آب در عضو است كه مسماى غسل به عمل مىآيد و آب جارى مىشود بر عضو.
67 - سؤال: هر گاه كسى به آب نجس وضو بسازد يا غسل كند و نماز كند چه حكم دارد؟
جواب: هر گاه عالما عامدا كرده طهارت و نماز او باطل است و واجب است تطهير بدن و اعاده وضو و غسل و نماز، خواه وقت باشد يا نه و هر گاه عالم بود به نجاست و فراموش كرد مشهور در آن نيز وجوب اعاده طهارت و نماز هر دو است. و دلالت مىكند بر آن موثقة (1) عمار و مرسله (2) اسحاق بن عمار عن الصادق (ع) عن الرجل يجد في انائه فارة وقد توضا من ذلك مرارا و غسل منه ثيابه واغتسل منه وقد كانت الفارة متسلخة. فقال: ان كان رأها في الاناء قبل ان يغتسل او يتوضاء او يغسل ثيابه ثم فعل ذلك بعد ما رأها في الاناء فعليه ان يغسل ثيابه و يغسل كل ما اصابه ذلك الماء و يعيد الوضوء والصلوة. وان كان انما رأها بعد ما فرغ من ذلك وفعله فلا يغسل من الماء شيئا وليس عليه شئ لانه لا يعلم متى سقطت فيه. ثم قال: لعله ان يكون انما سقطت تلك الساعة التى راها. بلكه صحيحه (3) على بن مهزيار نيز در