وفقها متعرض دو مسئله شدهاند، در اين مقام، يكى همان احتمال اول است كه خود را صائم مىداند و تناول مفطرى مىكند با جهالت به اينكه مفطر است و اقوال ايشان در آن همان است كه گفتيم.
و دوم همين مسئله تناول مفطر است بعد از آنكه نسيانا افطار كرده به اعتقاد اينكه روزه نيست، پس شيخ در خلاف و مبسوط و محقق و علامه قايل شدهاند به وجوب قضا و كفاره هر دو، و در مبسوط از بعض اصحاب نقل كرده وجوب قضا را، دون كفاره و اين مختار شهيد اول است در دروس و صاحب مدارك و ظاهر مسالك.
و جماعتى از اصحاب، اين مسئله را تفريع كردهاند بر حكم جاهل (1)، چون جاهل است به حرمت تناول در اين صورت. و اين مشكل است، زيرا كه در مسئله جاهل، جاهل افطار كرده به اعتقاد اينكه در حال خوردن، روزه بوده و بعد خوردن معتقد اين است كه صائم است. در اينجا تناول كرد ثانيا، به اعتقاد اينكه صائم نيست. (2)