مىگذرد و بايد مؤنه را از پنجاه تومان محسوب دارد و از فاضل ربح، خمس بدهد، هر چند (1) تمام ربح فاضل مؤنه باشد كه از تمام بايد بدهد.
368 - سؤال: هرگاه زيد، قليل تنخواهى (چند وقت قبل از اين) جناب اقدس الهى به او عطا كرده باشد و زيد مذكور به عمرو داده باشد كه به جهت او معامله و تجارت كرده باشد و بعد از چند وقت، جناب اقدس الهى نفعى به او عطا فرموده باشد و زيد مذكور خمس آن را چون كه تنخواه به دست او نيامده، نداده باشد و بعد از چند وقت تنخواهى ديگر علاوه اصل تنخواهى كه خمس او را نداده، بر آن افزوده باشد و حالا معلوم نباشد چه مقدار بوده.
و زيد، به توفيقات جناب اقدس الهى كه شامل حال او شده مىخواهد خمس بدهد نمىداند چنين مالى را چه طريق بايد خمس آن را اخراج نمود و بر فرضى كه خمس آن را بدهد، آيا شش حصه بايد نمود يا پنج حصه، و آيا حصه امام را چه بايد كرد و خمس را خود بدهد بهتر است يا به نزد مجتهد عادل اورعى برده كه او بدهد؟
جواب: ظاهر آن است كه به ظن غالب تواند عمل كرد، مثلا هرگاه ظن غالب او اين است كه از مجموع اين مالها پنجاه تومان ربح حاصل شده باشد، در اين صورت خمس پنجاه تومان را كه ده تومان است بايد بدهد و طريق دادن اين است كه نصف ده تومان كه سهم امام است به اذن مجتهد عادلى به مصرف برساند و اگر ممكن نباشد خود مىتواند به فقراى سادات از باب تتمه مؤنه برساند و اگر به اطلاع عالم صالحى باشد بهتر است و نصف ديگر را خود مىتواند به فقراى سادات بدهد و اگر همه را به اطلاع اذن مجتهد عادل بدهد احوط است.
369 - سؤال: هر گاه زارع، تخم و خراج سلطان و باقى اخراجات آن سال را از محصول وضع نمايد و زكات باقى را بدهد صحيح است يا نه؟
جواب: اظهر واشهر جواز وضع خراج و مؤنه زراعت است و خراج را از ميان