جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ١ - الصفحة ١٨١
بايد از غله برداشت، در وقت تعلق وجوب قيمت مىكنيم و به همان نسبت مالك مستحق مىشود كه بردارد، پس گاه هست كه آن وقت مساوى ده قروش صد من گندم است و در حين اداى زكات پنجاه من مىشود يا به عكس.
و ممكن است كه بگوييم ملاحظه حال وجوب ادا، بشود كه زمان صاف شدن غله است، چون قبل از آن، واجب نيست ادا، تا واجب باشد قيمت كردن واعتبار كردن و لكن مىتوان گفت كه اين احتمال بى وجه است، چون حق مالك متعلق به آن غله هست، در همان وقت كه حق فقير متعلق مىشود به غله حق مالك هم متعلق مىشود در استيفاى مؤنه و همان وقت مساوى مؤنه خود را مستحق است، پس اگر آنچه خرج كرده مثل آن را مستحق است مثل بذرى كه زكات آن را در سال سابق داده و آن را زرع كرده در همان قدر مثل، شريك مىشود از همان غله و شريك مىشود در همان قدر با فقير و اما هرگاه بذر را خريده باشد و زرع كرده باشد ظاهر فتاوى و صريح كلام بعضى اين است كه مخير است مثل را بردارد يا قيمت را و در اين صورت نيز الحال كه مىخواهد بردارد بايد مخير باشد به علت آنكه بر هر يك از آنها مؤنه صدق مىكند.
و از فروع مسئله اين است كه كسى ده من آهن خرج زراعت كرده در حالى كه ده قروش قيمت او بوده و در وقت دانه بستن غله، ده قروش مساوى صد من غله بوده و مالك مسامحه كرده در اداى زكات تا شش ماه گذشت و الحال قيمت ده قروش دويست من گندم است پس جايز نيست كه دويست من بردارد بلكه همان صد من را مستحق است و بنابر اينكه نصاب بعد از وضع مؤنه ملاحظه مىشود چنان كه شايد اظهر باشد امر واضح تر خواهد بود، چون ملاحظه نصاب در حين تعلق وجوب، مىشود نه در حين ادا، هر چند بعنوان مسامحه و بىدينى تأخير كرده باشد.
350 - سؤال: زيد، ضامن عمرو شود از براى بكر، و وجه ضمان را قرض كند و بدهد و عمرو وجه را به زيد رد نكند و فرار كند و عمرو هم فقير باشد و زيد هم فقير است. آيا زيد مىتواند از وجه زكات بگيرد و قرض خود را ادا كند و حال اينكه در حين زمان قصد تقرب نداشته يا قصد ريا داشته -؟
(١٨١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 ... » »»
الفهرست