جواب: شكى در آن نيست كه مقارنت نيت با عمل شرط است و لكن ظاهر اين است كه اجمال كافى باشد، به اين معنا كه هرگاه در نظر دارد كه ده من گندم به قصد تصدق مستحبه بدهد و ده من گندم از وجه زكات واجبه كه در ذمه او است و بيست من گندم وزن مىكند و به فقير مىدهد قربة الى الله به قصد اداى زكات و تصدق هر دو، در اينجا ظاهر اين است كه همين قصد اجمالى در اول دادن كافى است و ضرور نيست كه در ده من اول قصد احدهما معينا بكند و در ده من دوم قصد آن ديگرى.
همچنانكه در صورت اشتغال ذمه به دو واجب مثل اينكه يك گوسفند دادنى است از بابتى و يك گوسفند هم از بابت زكات بايد بدهد و دو گوسفند مىدهد به قصد ما فى الذمه مجزى است. و تعيين، ضرور نيست و همچنين هرگاه مديون فقير باشد به ده من گندم و ده من گندم هم زكات دادنى باشد چون در اداى دين هم نيت شرط است.
و اما هر گاه ده من زكات دادنى است و ده من مىخواهد تصدق بدهد و قصد هيچكدام را نكرده نه اجمالا و نه تفضيلا و به فقير مستحق بدهد و بعد خواهد كه ده من از زكات محسوب شود و ده من صدقه، در اينجا محتاج است به تفصيل كه اگر عين تلف شده است هيچكدام محسوب نيست و هرگاه باقى باشد الحال بايد نيت كند اجمالا يا تقصيلا.
348 - سؤال: هرگاه صاحب زراعت، خود عمل مىكند اجرت عمل او از جمله مؤنه محسوب مىشود كه وضع شود از زكات، يا نه و همچنين اجرت اكره، (1) محسوب مىشود از مؤنه يا نه؟