جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ١ - الصفحة ١٤
فقيه اصولى، مجتهد مصوب، معاصر، معتبر الحديث است.
با استفاده از كلمه " مصوب " محقق قمى را به " تصويب " و " مصوبه " منتسب و متهم مىنمايد، تصويب يعنى اعتقاد بر اينكه آنچه مجتهد به وسيله اجتهادش بدان مىرسد همان حكم الله است. به طرفداران اين بينش مصوبه گويند.
صاحب اعيان الشيعه در مقام دفاع از ميرزا مىگويد " اين سخن نيشابورى افتراء است زيرا هيچكس از علماى اماميه به تصويب قائل نيست و شايد مراد نيشابورى از تصويب همان اعتقاد به حكم ظاهرى است كه مجتهد و مقلد را معذور مىنمايد ".
اما بايد دانست كه نيشابورى همه كسانى را كه به " معذوريت " عقيده دارند مصوب نمىنامد بل خود اخبارىها نيز به نوعى معذوريت معتقدند. او ميرزا را به اين اتهام متهم مىكند به دليل اينكه وى در مورد " عمل به ظن " از همه علماى اصولى پيشرفته است. و در نظر يك اخبارى چنين روشى نه تنها موضوعيت دادن به " عقل " بل موضوعيت دادن به اجتهاد اصولى است.
شيخ اسد الله شوشترى صاحب " مقابيس " كه شاگرد ميرزا بوده (و گويا شاگرد مرحوم بهبهانى نيز بوده است) راجع به تقواى او مىگويد: شيخ معظم دانشمند برجسته، پيشرو و راهگشاى تحقيق و تدقيق، بيانگر قوانين اصول و روشهاى فروع همچنانكه سزاوارش بود، او كه نردبان تعالى را با فضايل ممتاز خويش پيمود. و قله‌هاى بلند مجد را با درخشندگىاش در نور ديد..
خضوع محقق قمى در كتابهاى فقهىاش بيش از " قوانين الاصول " مشهود است.
وى به هنگام استدلال فقهى كه قهرا با شمارش و بررسى نظريه‌هاى فقهاى پيشين همراه مىشود، در نهايت درجه از احترام و ادب و بزرگوارى با نام و سخنان آنان برخورد مىنمايد. با كمال حفظ اصل " نقض و ابرام " و حق نقد و انتقاد و روحيه " قبول و رد " طورى سلوك مىكند كه گويى همه آنان را برتر از خود مىداند.
مثلا تاختن‌هاى مرحوم ابن ادريس خصوصا نسبت به نظريات شيخ بزرگ طوسى، و يا تهاجمات مؤدبانه مرحوم شهيد اول بر اطلاق انگارى فتواهاى شيخ، مىتواند بيانگر ميزان خضوع ميرزا باشد. با اينكه روش ابن ادريس در جاى خود از ديدگاه ديگر ارزشمند است كه در حقيقت براى شكستن جو ركودى بود كه سايه‌هاى عظمت شيخ بر گستره فقاهت تحميل كرده بود و در حقيقت رفتار مذكور (و همينطور رفتار مرحوم
(١٤)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 ... » »»
الفهرست