جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ١ - الصفحة ١١
وجود داشته و صد البته كمتر توانسته‌اند در اين گريزپايى موفق شوند و از دسترس رياست دور بمانند و بالاخره رياست خودش را به آنان رسانيده است.
حوزه درسى ميرزا در قلعه بابو پا نگرفت. تجربه‌هاى متوالى و متعدد، او را به شهر قم هدايت كرد. شايد به نظر او قم آن روز، هم يك اجتماع بود و هم از مزاياى انزوا برخوردار بود. قم كه دورانى مهد فقها و محدثين بود و بارها رونق علمىاش اوج گرفته و فراز و نشيبى را طى كرده بود. اينك از همهمه درس و بحث خالى و مسكن زهاد و عباد است. كه شايد ميرزا را هم در زمره آنان قرار دهد و در عين حال از درس و بحث هم محرومش نكند. اما چنين نشد با ورود ميرزا حوزه علميه قم جان گرفت و خاطره‌هاى گذشته را به ياد آورد.
ميرزا را به جد بايد حلقه اتصال قم عتيق با قم جديد ناميد. او مرجعيت قم را مجددا احياء كرد و وجود او مسلم كرد كه قم نمرده است. تجديد حياتى كه او به قم داد و از سقوط روزافزون قم جلوگيرى كرد زمينه را براى قدوم مرحوم حاج شيخ عبد الكريم حائرى (1) مؤسس حوزه علميه جديد قم، آماده كرد يعنى موجى كه ميرزا ايجاد كرده بود بيش از يك قرن تدوام داشت.
محقق قمى كتابهايش را در شهر قم نوشته و در آن شهر به مقام مرجعيت رسيده است. تا آخر عمر در آن شهر زيست و در آنجا نيز مدفون گرديد.
مدفن ميرزا:
در سال وفات ميرزا هنوز صحن بزرگ حرم حضرت معصومه عليها سلام ساخته نشده بود. ايوان طلا و صحن كوچك نيز در عصر خود ميرزا به دستور فتحعلى شاه ساخته شد.
حرم در گوشه قبرستان بزرگى قرار داشت. ميرزا را (تقريبا) در وسط آن و در موازات قبر

(1): حوزه علميه قم از عصر ائمه طاهرين (ع) بوده و هست و هرگز قم بدون حوزه نبود. ليكن فراز و نشيب‌هايى را طى كرده است. ميرزا در يكى از مقاطع نشيبى آن، آمده و جريان حوزه را رو به فراز برگردانيده است.
علت اين كه ميرزا نتوانست كارى را كه مرحوم حائرى بعدها انجام داد، انجام دهد، خصوصيت فتواى وى در مورد خمس بود. ميرزا نمىتوانست چيزى از خمس را براى تقويت حوزه خرج كند زيرا او خمس (هم سهم امام هم سهم سادات) را كلا مال سادات مىدانست و بدين ترتيب دست‌هايش بسته بود كه اعتلاى حوزه قم حدود يك قرن به تاخير افتاد.
در اين مورد نگاه كنيد به باب خمس همين كتاب [كتاب الشتات]
(١١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 ... » »»
الفهرست