جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ١ - الصفحة ٩٨
نماز باشد به جهت آنكه بر جواز مطلق دعا و ذكر در حال نماز، حتى دعا و ذكرى كه خدا نهى كرده، دليلى نيست.
و هرگاه سهوا كرده و بعد ظن اى يقين حاصل شد بر فعل مشكوك فيه صحيح است نماز، و ظاهرا اين است كه تكرار آن فعل كه داخل در آن شده هم ضرور نيست، بلكه در مثل ركن جايز هم نيست.
و همچنين ظاهر اين است كه هرگاه در ما بين تردد و تفكر بو در آن شك كه داخل فعل بعد شد و يقين يا ظن حاصل شد به صحت فعل مشكوك فيه هم نماز صحيح است و تكرار هم ضرور نيست، چنان كه گفتيم.
219 - سؤال: هر گاه مصلى را در وقت فضيلت نماز ظهر، مثلا خواب غلبه نموده، درد سر و كسالت و سستى عارض شود، آيا با آن درد سر و كلفت، نماز را بجا آورد، يا بعد از خواب، بى درد سر ادا نمايد؟
جواب: هرگاه تواند كه مجادله با نفس كند و نماز را به حضور قلب بكند، به مجرد بهانه فريب نخورد و نماز را در وقت فضيلت بكند. هرگاه او را ممكن نيست اين فعل، نماز را تأخير كند تا وقتى كه با حضور قلب تواند كرد.
220 - سؤال: هر يك از ملاك قريه مشاعى، عمارت و مسكنى از آبا و اجداد در تصرف داشته باشند، شخصى وارد مسكن كبار اهل قريه مزبوره بشود از براى نماز، از اولياى صغار اهل قريه مزبوره بايد مأذون شد يا نه؟ و هرگاه قريه مفروضه مغصوب شود صاحبان آن در آنجا متوطن باشند اذن كبار در صحت نماز در مسكن كبار، كفايت مىكند يا نه؟
جواب: هرگاه مسكنى در تصرف دارد، خصوصا هرگاه از آبا و اجداد به او رسيده و متصرف است، اذن او در صحت نماز كافى است، هر چند ملك آن قريه، مشاع باشد، ميان همگى ملاك صغيرا و كبيرا و ضرور نيست اذن خواستن از اولياى صغار و هم چنين هرگاه قريه مفروضه مغصوب شود باز متصرفين بر حق خود باقىاند و اذن آنها در نماز كافى است.
(٩٨)
مفاتيح البحث: الظنّ (2)، الجواز (1)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 ... » »»
الفهرست