وجه صحيح ادا شده و توهم اينكه لازم مىآيد وقف به حركت ضعيف است و اگر اين را ملاحظه كنيم، گاه است كه آيه را بايد از سر گرفت. پس در " صراط الذين " مثلا هرگاه حرف " ذال " از مخرج ادا نشود، خود تدارك كند جايز است كه بگويد: " الذين انعمت عليهم ". و همچنين در " الصراط المستقيم " هرگاه " سين " مستقيم از مخرج ادا نشود، همان كلمه " المستقيم " را تكرار كند، و اگر اكتفا نكنيم در اينجا بايد آيه را از سر گرفت، به جهت آنكه توهم، يعنى وقف به حركت در كلمه " الصراط " و " اهدنا " هر دو لازم مىآيد.
228 - سؤال: هرگاه مصلى در بين كلمه، به اعتبار آب دهن يا بلغم، قطع صدا و نفس نمود، كلمه مزبوره را تكرار نمايد، يا چون نفس باقى است كافى است؟
جواب: همين كه تكلم به كلمه، بر وجه صحيح مىشود، هر چند جهر، به سبب بلغم يا چيز ديگر به عمل نيايد، ظاهر اين است كه در مثل يك كلمه يا دو كلمه، مضر به نماز نباشد و تكرار واجب نباشد و اگر بعد از ازاله آن به تنحنح يا وجهى ديگر تكرار كند به قصد احتياط بهتر خواهد بود.
229 - سؤال: كلمه " تعالى " را در " بحول الله تعالى " بايد گفت يا نه؟
جواب: نمىگويم و حكم به بطلان نمىكنم اگر بگويند. و احوط، ترك آن است.
230 - سؤال: طفل غير مكلف، نيت نماز و روزه را به چه نحو بكند؟
جواب: آنچه را حقير در اين مسئله تحقيق كردهام بعد از اشكالات بسيار، از هر جهت از جهات، اين است كه عبادات صبى مميز، شرعيه است و امر از براى او سنت است و قصد استحباب مىكند (هر چند در عبادات واجبه باشد) تقربا الى الله، و ليكن چون عمده مقصود در تكليف طفل، تمرين يعنى عادت دادن او است تا بعد از بلوغ، امر بر او آسان باشد، لهذا بايد صورت نيت مكلفين را هم تصور نمايد، يعنى اين نماز و روزه كه مكلفها آن را مىكنند به اين نحو كه قصد مىكنند كه اين نماز يا روزه را مىكنم واجب تقربا الى الله، من همان را مىكنم بر من سنت است قربة الى الله، پس وجوب آن براى اطفال، محض تصور است و نيت از باب تصديق است كه اجير حج مندوب، تصور حجى كه سنت است بر منوب عنه مىكند به قصد وجوب بر خود، تقربا إلى الله.