بنام خداوند حكيم بهداشت در اسلام معنى كلى ترى دارد زيرا انسانى كه اسلام مىشناسد از انسانى كه مورد شناخت طب است، كلى تر است، انسان از نظر اسلام موجودى است كه در عوالم بسيارى زندگى مىكند و در آن عوالم سلامت و امنيت مىخواهد از جهات بسيارى علاوه بر امراض جسم دستخوش بيماريها و بلاها است و محتاج بحفظ و پناه مىباشد بهداشت اسلام ضامن حفظ و سلامتى انسان در همه عوالم و از همه جهات است.
در منطق اسلام روح و بدن گرچه دو موجود مستقلى هستند ولى چنان با هم پيوستگى دارند كه سلامت و مرض هر يك در ديگرى مؤثر است بهداشت اسلام حافظ سلامت روح و بدن و هر دو مىباشد پيشوايان اسلام با آنكه خود را طبيبان روحانى معرفى كردهاند به جهات تركيبى اين موجود نيز نظر داشتهاند و دستور ايشان غالبا مركب از آداب ظاهرى و باطنى (مادى و معنوى است) يك نمونه از آن احكام حكم طهارت است كه با طهارت معمول در عرف كاملا تفاوت دارد. توجه به غسل و وضو و تيمم و تطهير اشياء از نجاستهاى مختلف و شرايطى كه در مطهريت آب مانند اطلاق و كريت و غيره منظور شده و موضوع نيت كه در بعضى از اقسام طهارت شرط گرديده كافيست كه فرق بهداشت اسلام را با بهداشت معمول روشن گرداند.
انبياء طبيبان روحانى بشرند انسان گر چه مركب از جان و تن است ولى در جاى خود مسلم شده كه واقعيت انسان روان تنها