خروج موجب التذاذ نمى گشت. چه، آنكه منى از فقرات پشت بسوى كليه حركت مى كند وگاهى منقبض وگهى منبسط شده منى را قطره قطره بسوى شانه پرتاب مىكند درون كاسه زانو را بسمت عقب قرار داده زيرا آدميزاد ميان دستهاى خود بطور محازى راه مىرود واگر غير از آن بود راه رفتنش مشكل وحركاتش ناموزون بود زير قدمهاى پارا تهى كردهاند تا همه پا بزمين نچسبد زيرا اگر تمامش بزمين مى چسبيد مانند دسته هاونى بود كه گرانيش باعث ناراحتى مىشد وسنگريزهء هر چند ريز وكوچگ بود فشار وسنگينى بدن آنرا بزحمت ميانداخت.
بدن انسان از چند قطعه استخوان تشكيل شده است؟
طبيب از امام (ع) تقاضا كرد كه تفصيلى از ساختمان بدن انسان بيان كند، امام (ع) فرمود: خداوند آدمى را از لحاظ هيكل استخوانى بدويست وهشت قطعه تركيب نمود، خداوند بدن آدميزاد را از دوازده عضو وسيصد وشصت رگ واين استخوانها را از گوشت ها وپى ها خلق فرموده است، رگها بدن را آبيارى مىكنند، استخوانها بدنرا نگه ميدارند وگوشتها استخوانها را واعصاب گوشتها را محافظت مىكند، در هر دستى چهل ويك استخوان قرار داده است كه سى وپنج قطعه از آن مربوط بكف ودو قطعه مربوط بمچ، يك قطعه استخوان بازو وسه قطعه استخوانهاى كتف است. در هر پائى چهل وسه استخوان مقرر فرموده، سى وپنج قطعه در قدم ودو قطعه در ساق پا وسه قطعه در زانو ويك قطعه در ران ودو قطعه در نشيمن گاه. تيره پشت (ستون فقرات) هم از هجده قطعه مركب شده است در هر قسمت از دوپهلو نه دنده وگردن هشت قطعه وسر سى وشش قطعه، در دهان بيست وهشت يا سى ودو قطعه (دندان) مىباشد.
حد وحصرى كه امام (ع) در تركيب هيكل استخوانى بيان كرده با نظر علم تشريح امروز كمى تفاوت دارد، منشاء اين اختلاف آنست كه گاهى چند قطعه استخوان از جهت شدت اتصال بهم، در تشريح يك قطعه محسوب شده است.
اگر در يك كتاب مىخوانيد كه تمام آيات پروردگار را به طبيعت نسبت داده و طبيعت را صاحب اراده وشعور مجسم كرده است، بدانيد وآگاه باشيد كه آن كتاب بزرگترين