الطب الكبير يا فرشته نجات (فارسي) - محمد سرور الدين - الصفحة ٢١١
جواب ايرادات ميگويند اطباء گوشت مىخورند، عرق مىنوشند، وسيگار ميكشند. اما در مدارس طب چه بدكترها ياد ميدهند؟
آيا بآنها مىآموزند كه پيش بينى ناخوشى ها را بنمايند واز خطر آن جلوگيرى بكنند يا اينكه چگونه زندگانى مىكنند وچگونه مىميرند؟ نه تنها باو ياد ميدهند كه بيمار را چگونه مىشود يك ربع ساعت بيشتر زنده نگاهداشت بغير از آنهائيكه مقصودشان تنها بدست آوردن تصديقنامه است وبس وزندگانى آنان بروى فساد مردم تأمين مىشود.
اطبائى كه حقيقتا براى بهبودى ونجات دادن زندگانى انسان كمر همت بسته و برعليه معايب جامعه وخرافات وافسانه ها وبرخلاف دروغ ودوروئى ودزدى ودرندگى كه پايهء جامعهء متمدن است جنگيده‌اند بزودى پا مال شده‌اند، در اينجا همهء اطباء منظور نبودند، ولى بآنها درس ميدهند غذا چطور هضم مىشود اما هرگز راه زندگانى را ياد نمىدهند وفن او را يك صنعت كرده‌اند. او خيلى مايل است كه امراض زياد بشود تا از حفظ الصحة خراب وموهومات مردم استفاده بكند.
آيا طبيب يك موجود فوق بشر است، يا اينكه از آسمان پائين افتاده؟ آيا علم خود را مطابق عقيده اش بكار مىبرد؟ در يك جامعه كه همه چيز خريد وفروش ميشود كه زندگانى يكدسته با زجر ومرگ ديگران تأمين مىگردد؟ آيا امروزه در تمام دنيا ديپلم از روى استحقاق داده مىشود؟ آيا ديپلم انسان را پرهيزكار ونيك سيرت مىكند؟ نه، دليل نمى شود هر كه پول دارد هوش هم داشته باشد چون بكمك آن ديپلم هر علمى را مىشود بدست آورد.
دواساز ودوافروش ويك گروه ديگر زندگانى ايشان روى ناخوشى ديگران ميگردد سرشمارى مرده ها در بعضى ممالك به 75 درصد رسيده وجنايات علمى هر روز گورستان را پر از زندگانيهاى كمتر از 40 سال مىنمايد. ميكروب بيش از پيش زور آور شده، ناخوشى هاى كوفت وسرطان وديوانگى وسل وناخوشى هاى تازه درآمد روز بروز زيادتر مىشود.
آيا بنظر غريب نمىآيد كه در امتحانات راجع بخوراك انسان يكى از پروفسورهاى
(٢١١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 ... » »»