الطب الكبير يا فرشته نجات (فارسي) - محمد سرور الدين - الصفحة ٢١٤
مردارى، خيلى نيرومندتر مىباشد. وبهانه مىآورند كه بجاى گوشت بايد مقدار زيادى نباتات خورد تا جاى آنرا بگيرد، اما بهيچوجه لازم نيست كه حجم خوراك نباتى زياد باشد زيرا كه از يكطرف، خوراكهاى نباتى را مىشود بطور نامحدود تغيير داد چون بى اندازه فراوان است وبعضى از آنها با حجم كوچك مانند گردو وبادام خيلى بيشتر از گوشت، مغذى ومقوى هستند وبواسطهء انتخاب دقيق خوراك خيلى مقوى در تحت يك حجم كوچكى آماده بنمايند واز طرف ديگر خوراكهاى حيوانى بيشتر تهييج مىكند ومقدار زيادى نان با آن صرف مىشود كه در معده حجم آن بزرگ مىگردد.
بعضى از حبوبات مثل لوبيا ونخود وعدس وباقلا خوراكهاى كاملى هستند كه صد مثقال آنها به تنهائى با صد مثقال گوشت وصدوبيست مثقال نان برابرى مىكنند.
چيزى كه خيلى مضحك است گمان مىكنند خداوند عالم بعضى از حيوانات علفخوار را آفريده تا بر خلاف همهء قوانين طبيعت آدميزاد آنها را كشته وبخورد، در صورتيكه اگر بگوئيم خداوند انسان را آفريده تا شير وببر از او تغذيه بنمايند بيشتر نزديك بحقيقت است.
آيا ميتوانيم بگوئيم دست وپا وسر حيوان براى كله پاچه خلق شده؟ يا روده هاى او را آفريده‌اند كه در آن گوشت؟؟ انباشته ومزهء عرقخوارها بشود؟ يا معده او را براى سيرابى درست كرده‌اند؟
هرگاه ساختمان بدن حيوان را با ديدهء عبرت بنگريم موشكافى ودقايقى كه در اعمال بدنى او انجام مىگيرد، قلب او مانند قلب ما خون را در بدن گردش ميدهد تا مواد حياتى را بآن برساند.
آلات هاضمهء او نيز مانند بدن انسان در نهايت دقت كار مىكند وبيك انتظام شگفت انگيزى كار خود را به انجام مىرساند اعصاب ومغز او آيا يك آلت عجيبى نيست كه مانند مغز ما با دستگاه مرتب بكار انداخته شده؟ نه، نه، صدبار نه! اين ماشين غريب را كه آنقدر با ماشين آدمى شبيه است براى كشتن نيافريده‌اند مثل اينست كه بگوئيم، بهترين تار يا پيانو را براى سوزانيدن ساخته‌اند.
(٢١٤)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 ... » »»